- مباینت
جدایی، تضاد، دشمنی، خصومت، تفاوت
معنی مباینت - جستجوی لغت در جدول جو
- مباینت (مُ یَ نَ)
از ’مباینه’ عربی، ناسازواری. ناسازگاری. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). مأخوذ ازتازی، جدائی و دوری و تفاوت وبینونت. (ناظم الاطباء). و رجوع به مادۀ بعد شود
- مباینت
از یکدیگر جدا شدن با هم مخالف بودن جمع مباینات
- مباینت
اختلاف، تباین، تفاوت، تمایز، مغایرت
متضاد: تماثل، دشمنی، خصومت، تضاد، ضدیت، مخالف بودن، اختلاف داشتن
متضاد: تماثل، دشمنی، خصومت، تضاد، ضدیت، مخالف بودن، اختلاف داشتن
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
مخالف، خلاف کننده، مقابل موافق، ناسازگار، دشمن، مخاصم، گوناگون، رنگ به رنگ
(مُ یَ / یِ)
لغت نامه دهخدا
جمع واژۀ مباینه. اختلافات. جداییها: آنچه از ایشان و در ایشان واقع باشد از مباینات و مخالفات... (اوصاف الاشراف)
(مُ یَ / یِ نَ)
لغت نامه دهخدا
ملاینه. نرمی کردن. نرمی. خوش رفتاری. مدارا. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا) : دستور در لباس ملاینت و مخادعت سخن آغاز کرد و گفت... (مرزبان نامه چ قزوینی ص 18). و رجوع به ملاینه شود
(مُ یِ)
لغت نامه دهخدا
ناسازوار. مخالف. ناسازگار. که بینونت دارد. جدا. ج، مباینات. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا) : چنانکه اندرهندسه گویند که هر مقداری مشارک دیگر مقدار مجانس خود بود یا مباین. (دانشنامه). و رجوع به مباینه و مباینت و متباین شود
(مُ یَ عَ)
لغت نامه دهخدا
مرکّب از: مبایعه’ عربی، مبایعه. بیعت کردن: طبقات مردم از صدق یقین و خلوص اعتقاد دست به مبایعت او یازیدند و به امامت او تبرک جستند. (ترجمه تاریخ یمینی چ 1 تهران ص 307)، و رجوع به معنی دوم مادۀ بعد شود
پیشی گرفتن و شتابی کردن و دلیری نمودن، تبادر، مبادره، چالاکی، تعجیل و شتابی
مبایعه و مبایعت در فارسی: خرید و فروش، سر سپردن هم پیمان شدن خرید و فروش کردن، بیعت کردن، خرید و فروش، بیعت
لعنت کردن یکدیگر را نفرین کردن: از جانب حق در زمان حضرت نبی و وصی و زهرا و سبطین علیهم الصلاه و والسلام هر پنج بوعده گاه بعزم مباهله بیرون فرمودند
ناجور نا ساز مخالف: چنانکه اندر هندسه گویند که هر مقداری مشارک دیگر مقدار مجانس خود بود یا مباین
بچشم دیدن چیزی را، روبرو چیزی را دیدن، بررسی و دقت کردن در وضع مریض مشاهده وضع ظاهری بیمار و دقت در چگونگی مرض در بدن او
جمع مباینه، ناسازی ها ناجوری ها از هم جدایی ها جمع مباینه: اختلافات جداییها: آنچه از ایشان و در ایشان واقع باشد از مباینات و مخالفات
مباینه و مباینت در فارسی: اویناختاری ناسازی از هم جدا شدن از یکدیگر جدا شدن با هم مخالف بودن جمع مباینات
خلاف، ضد، متفاوت، مغایر
متضاد: مرادف
متضاد: مرادف