لمیده (لَ دَ / دِ) به یک جانب بدن به راحت دراز کشیده. لم داده ادامه... به یک جانب بدن به راحت دراز کشیده. لم داده لغت نامه دهخدا
لمیده لم داده: پیرمردها زیرچترهای رنگین راه راه لمیده روزنامه میخواندند ادامه... لم داده: پیرمردها زیرچترهای رنگین راه راه لمیده روزنامه میخواندند فرهنگ لغت هوشیار