معنی لهیده - فرهنگ فارسی عمید
معنی لهیده
- لهیده
- کوبیده و نرم شده، میوۀ خراب شده، کنایه از خسته و کوفته
تصویر لهیده
فرهنگ فارسی عمید
واژههای مرتبط با لهیده
لهیده
- لهیده
- بتابه نرم و سست. (منتهی الارب). طعامی است. (مهذب الاسماء). طبیخی میان عصیده و سخینه
لغت نامه دهخدا