یاران، گروه از سه تا ده. (منتهی الارب). گروهی از زنان. (مهذب الاسماء) ، همزاد مرد. (منتهی الارب). همزاد. (دهار) (مهذب الاسماء) ، هم شکل و مانند. (منتهی الارب). مانند. (دهار) ، پیشوا. (منتهی الارب)
یاران، گروه از سه تا ده. (منتهی الارب). گروهی از زنان. (مهذب الاسماء) ، همزاد مرد. (منتهی الارب). همزاد. (دهار) (مهذب الاسماء) ، هم شکل و مانند. (منتهی الارب). مانند. (دهار) ، پیشوا. (منتهی الارب)
موی پیچه. (منتهی الارب). موی تا زیرنرمۀ گوش فروآویخته. ج، لمم، لمام. الشعر الذی یجاوز الاذن فاذا بلغت المنکبین فهی جمه. (بحر الجواهر) (منتهی الارب). موی تا دوش. موی تا به دوش رسیده. (مهذب الاسماء). موی که از بناگوش گذشته باشد. (غیاث) : لمه مشیطه، (موی) شانه کرده، آنچه پراکنده شود از سر میخ فروکوفته به سنگ. (منتهی الارب)
موی پیچه. (منتهی الارب). موی تا زیرنرمۀ گوش فروآویخته. ج، لمم، لمام. الشعر الذی یجاوز الاذن فاذا بلغت المنکبین فهی جمه. (بحر الجواهر) (منتهی الارب). موی تا دوش. موی تا به دوش رسیده. (مهذب الاسماء). موی که از بناگوش گذشته باشد. (غیاث) : لمه مشیطه، (موی) شانه کرده، آنچه پراکنده شود از سر میخ فروکوفته به سنگ. (منتهی الارب)
کلمه ترکی است و چون مزید مؤخری در بعض کلمات ترکی مستعمل در فارسی درآید. مزید مؤخری است در کلمات مأخوذه از ترکی و مجموع مرکب صورت اسم مصدری است که به معنی اسم است: تولمه (آتش سرخ کن یا آتش گردان) ، سوزلمه (چلو صافی) ، چالمه (یخدان چرمین) ، چاتلمه (دم دم) ، بقلمه (گوسفند درست بریان) ، دلمه (غذائی از گوشت و لپه پخته در برگ مو یا کلم پیچیده) قابلمه (باطیۀ دردار) ، تابلمه (رشته ای چند به هم تافته). و گاه اسم مصدر، چون: کفلمه (از:کف عربی + لمه) و دیشلمه (از: دیش، دندان + لمه)
کلمه ترکی است و چون مزید مؤخری در بعض کلمات ترکی مستعمل در فارسی درآید. مزید مؤخری است در کلمات مأخوذه از ترکی و مجموع مرکب صورت اسم مصدری است که به معنی اسم است: تولمه (آتش سرخ کن یا آتش گردان) ، سوزلمه (چلو صافی) ، چالمه (یخدان چرمین) ، چاتلمه (دُم دُم) ، بقلمه (گوسفند درست بریان) ، دلمه (غذائی از گوشت و لپه پخته در برگ مو یا کلم پیچیده) قابلمه (باطیۀ دردار) ، تابلمه (رشته ای چند به هم تافته). و گاه اسم مصدر، چون: کفلمه (از:کف عربی + لمه) و دیشلمه (از: دیش، دندان + لمه)
کوش، خواست، سختی، روزگار، گرد آمده فراهم آمده، آوندها، یک دیدار یک بازدید، دلگذشت گروه از 3 تا 10 تن، همزاد همانند، سرور پیشوا، پیشوایی موی پیچه موی کوتاه تا زیر نرمه گوش، موی ژولیده
کوش، خواست، سختی، روزگار، گرد آمده فراهم آمده، آوندها، یک دیدار یک بازدید، دلگذشت گروه از 3 تا 10 تن، همزاد همانند، سرور پیشوا، پیشوایی موی پیچه موی کوتاه تا زیر نرمه گوش، موی ژولیده
گیاهی بیابانی و خودرو دارای ساقۀ کوتاه و برگ های بیضی شکل مانند اسفناج که در پختن بورانی و آش به کار می رود، سرمک، سرمج، سرمق، اسفناج رومی، قطف
گیاهی بیابانی و خودرو دارای ساقۀ کوتاه و برگ های بیضی شکل مانند اسفناج که در پختن بورانی و آش به کار می رود، سَرمَک، سَرمَج، سَرمَق، اِسفِناجِ رومی، قَطَف
قلم مانند، در کشاورزی قسمتی از شاخۀ درخت که آن را به شکل قلم می برند و در شرایطی نگه می دارند تا ریشه داده و سبز شود قلمه زدن: ( در کشاورزی، بریدن قلمه، کاشتن قلمه
قلم مانند، در کشاورزی قسمتی از شاخۀ درخت که آن را به شکل قلم می بُرند و در شرایطی نگه می دارند تا ریشه داده و سبز شود قلمه زدن: ( در کشاورزی، بریدن قلمه، کاشتن قلمه
رنگ پیل پیلی (فیلی) پارسی است شیری که پنیر مایه بر آن زنند تادژواخی (غلظت) پارسی است خوراکی که در برگ کلم برگ رز یا بادنجان نهند و پزند، کیسه زر یا سیمی که در جشن زناشویی داماد به مهمانان ارمغان کند شیریست که بعد از مایه زدن بسته شود پنیر تر دلمه
رنگ پیل پیلی (فیلی) پارسی است شیری که پنیر مایه بر آن زنند تادژواخی (غلظت) پارسی است خوراکی که در برگ کلم برگ رز یا بادنجان نهند و پزند، کیسه زر یا سیمی که در جشن زناشویی داماد به مهمانان ارمغان کند شیریست که بعد از مایه زدن بسته شود پنیر تر دلمه
سنگ پهن، نازک اندام زن گیاهی است از تیره اسفنجیان که در نواحی گرم و معتدل آسیا و اروپا روید (در خراسان نیز روییده میشود) گیاهی است یکساله و علفی که گلهایش منظم و کاملند و جزو سبزیهای صحرایی در آش و غذاهای مختلف مصرف میشود دانه اش قی آور است قطف سرمج سرمق
سنگ پهن، نازک اندام زن گیاهی است از تیره اسفنجیان که در نواحی گرم و معتدل آسیا و اروپا روید (در خراسان نیز روییده میشود) گیاهی است یکساله و علفی که گلهایش منظم و کاملند و جزو سبزیهای صحرایی در آش و غذاهای مختلف مصرف میشود دانه اش قی آور است قطف سرمج سرمق
گیاهی است از تیره اسفناجیان یکساله و علفی که گل هایش منظم و کاملند و جزو سبزی های صحرایی در آش و غذاهای مختلف مصرف می شود. دانه اش قی آور است، سرمه، قطف، سرمج، سرمق
گیاهی است از تیره اسفناجیان یکساله و علفی که گل هایش منظم و کاملند و جزو سبزی های صحرایی در آش و غذاهای مختلف مصرف می شود. دانه اش قی آور است، سرمه، قطف، سرمج، سرمق