جدول جو
جدول جو

معنی لمه

لمه
(لِمْ مَ)
موی پیچه. (منتهی الارب). موی تا زیرنرمۀ گوش فروآویخته. ج، لمم، لمام. الشعر الذی یجاوز الاذن فاذا بلغت المنکبین فهی جمه. (بحر الجواهر) (منتهی الارب). موی تا دوش. موی تا به دوش رسیده. (مهذب الاسماء). موی که از بناگوش گذشته باشد. (غیاث) : لمه مشیطه، (موی) شانه کرده، آنچه پراکنده شود از سر میخ فروکوفته به سنگ. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا