جدول جو
جدول جو

معنی سلمه

سلمه
گیاهی بیابانی و خودرو دارای ساقۀ کوتاه و برگ های بیضی شکل مانند اسفناج که در پختن بورانی و آش به کار می رود، سرمک، سرمج، سرمق، اسفناج رومی، قطف
تصویری از سلمه
تصویر سلمه
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با سلمه

سلمه

سلمه
سنگ پهن، نازک اندام زن گیاهی است از تیره اسفنجیان که در نواحی گرم و معتدل آسیا و اروپا روید (در خراسان نیز روییده میشود) گیاهی است یکساله و علفی که گلهایش منظم و کاملند و جزو سبزیهای صحرایی در آش و غذاهای مختلف مصرف میشود دانه اش قی آور است قطف سرمج سرمق
فرهنگ لغت هوشیار

سلمه

سلمه
گیاهی است از تیره اسفناجیان یکساله و علفی که گل هایش منظم و کاملند و جزو سبزی های صحرایی در آش و غذاهای مختلف مصرف می شود. دانه اش قی آور است، سرمه، قطف، سرمج، سرمق
سلمه
فرهنگ فارسی معین

سلمه

سلمه
ابن الاکواع صاحب استیعاب و ابن اثیر وی را بفضیلت و مزیت ستوده اند. وی درمیان اصحاب رسول بشجاعت و مهارت در تیراندازی مشهوربوده است. سلمه هفت غزوه در رکاب حضرت رسالت مآب بود و بسن هشتاد سالگی در سال 74 هجری قمری درگذشت. (نامۀ دانشوران ج 5 ص 133). رجوع به الاعلام زرکلی شود
لغت نامه دهخدا

سلمه

سلمه
تخم خاری است که چرم را بدان دباغت کنند و آن مانند خرنوب شامی باشد، لیکن از آن سفیدتر است. (برهان) (آنندراج). گیاهی است. (مهذب الاسماء)
لغت نامه دهخدا