جدول جو
جدول جو

معنی لفتی - جستجوی لغت در جدول جو

لفتی
منسوب به لفت شلغمی، آش شلغم شلغم با لفتیه: کاچیش و زیر ورشته نایب لفتی حاجب هر یسه دربان. (فخرالدین منوچهر لغ)، قنبیط بری
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از لفتیه
تصویر لفتیه
مونث لفتی، آش شلغم شلغم با
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از چلفتی
تصویر چلفتی
دست و پا چلفتی. بیعرضه نا لایق بی دست و پا
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از چلفتی
تصویر چلفتی
بی دست و پا و بی عرضه و نالایق، بیکاره، پخمه
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از غلفتی
تصویر غلفتی
کامل، به طور یکپارچه و کامل مثلاً پوستش را غلفتی کند
غلفتی کردن: اطراف رویه و آستر لحاف یا تشک یا جامه را وارونه به هم دوختن که چون برگردانند به صورت مطلوب درآید
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از قلفتی
تصویر قلفتی
نادرست نویسی غلفتی: یاوه، درسته
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از چلفتی
تصویر چلفتی
((چُ لُ))
دست و پا چلفتی، بی عرضه، نالایق، بی دست و پا
فرهنگ فارسی معین
تصویری از غلفتی
تصویر غلفتی
الکی، بیهوده
فرهنگ فارسی معین
تصویری از غلفتی
تصویر غلفتی
((غِ لِ))
پوست گوسفند یا هر حیوان دیگری که یکسره از بدن آن جدا کنند
فرهنگ فارسی معین
تصویری از زفتی
تصویر زفتی
اکدا
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از جفتی
تصویر جفتی
برابری، مساوات
فرهنگ لغت هوشیار
باز ایستادن دختر از لهو بازی با کودکان، جوانمردی نمودن، ورزشکاربودن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مفتی
تصویر مفتی
کسی که فتوا بدهد، فتوا دهنده، فقیه
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از خفتی
تصویر خفتی
نوعی گردن بند که دور گردن می چسبد و روی سینه نمی افتد
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از لاتی
تصویر لاتی
تهیدستی سخت فقر افلاس
فرهنگ لغت هوشیار
از لافتی الا علی جوانمردی نیست جوانی (جوانمردی) نیست. اشاره بحدیث لافتی الاعلی لاسیف الا ذو الفقار. (جوانی (جوان مردی) نیست مگر علی و شمشیر نیست مگر ذوالفقار) : زور آزمای قلعه خبیر که بند او دریکدیگر شکست ببازوی لافتی. (سعدی. کلیات)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از لختی
تصویر لختی
بعضی، جزئی، قطعه، اندکی
فرهنگ لغت هوشیار
دازه ای منسوب به لفظ آنچه بلفظ (تلفظ) وابسته باشد مقابل معنوی: مونث لفظی عامل لفظی تعریف لفظی تاکید لفظی: اشتباهی هست لفظی در میان لیک خود کو آسمان کوریسمان ک (مثنوی نیک. 309: 6)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از لنتی
تصویر لنتی
کبوتری که بمهربانی فرود آید و هرجا پیش آید بنشیند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از لوتی
تصویر لوتی
شکم پرست، عریانی و برهنگی و لختی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مفتی
تصویر مفتی
فتوی دهنده، قاضی، آنکه فروع فقهی را مطابق استنباط خود بیان کند
فرهنگ لغت هوشیار
منسوب به نفت: مربوط به نفت: مواد نفتی، برنگ نفت سیاه تیره، آنچه با نفت روشن شود بخاری نفتی چراغ نفتی، نفت فروش، قسمی انگور اعلا که در قزوین بعمل آید
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از هفتی
تصویر هفتی
هفت بودن: (... آنگاه صورت افلاک اندرمرتبت هفتی است ازآنست که افلاک هفت است)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تفتی
تصویر تفتی
((تَ فَ تّ))
باز ایستادن دختر از لهو و بازی با کودکان، جوانمردی نمودن، ورزشکار بودن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از لنتی
تصویر لنتی
((لِ))
کبوتری که به مهربانی فرود آید و هر جا پیش آید بنشیند
فرهنگ فارسی معین
تصویری از لختی
تصویر لختی
((لَ))
اندکی، کمی، بخشی، قسمتی
فرهنگ فارسی معین
تصویری از لختی
تصویر لختی
((لُ))
برهنگی، عوری
لختی پختی: برهنه و بی سر و پا
فرهنگ فارسی معین
تصویری از مفتی
تصویر مفتی
((مُ))
فتوادهنده، قاضی
فرهنگ فارسی معین
تصویری از مفتی
تصویر مفتی
چیز مفت، به طور رایگان، مجاناً
فرهنگ فارسی معین
تصویری از لفظی
تصویر لفظی
مربوط به لفظ
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از سفتی
تصویر سفتی
Stiffness
دیکشنری فارسی به انگلیسی
жесткость
دیکشنری فارسی به روسی
жорсткість
دیکشنری فارسی به اوکراینی