کامل، به طور یکپارچه و کامل مثلاً پوستش را غلفتی کند غلفتی کردن: اطراف رویه و آستر لحاف یا تشک یا جامه را وارونه به هم دوختن که چون برگردانند به صورت مطلوب درآید کامل، به طور یکپارچه و کامل مثلاً پوستش را غلفتی کند غلفتی کردن: اطراف رویه و آستر لحاف یا تشک یا جامه را وارونه به هم دوختن که چون برگردانند به صورت مطلوب درآید