معنی غلفتی غلفتی کامل، به طور یکپارچه و کامل مثلاً پوستش را غلفتی کندغلفتی کردن: اطراف رویه و آستر لحاف یا تشک یا جامه را وارونه به هم دوختن که چون برگردانند به صورت مطلوب درآید تصویر غلفتی فرهنگ فارسی عمید