- لبده (لِ دَ)
هر پشم که در یکدیگر درآمده و بهم چفسیده، نمد. و هو اخص من اللبد، جامه پاره ای که بر سینۀ پیراهن دوزند یا رشتۀ فتیله مانندی که در گریبان پیراهن درآرند، موی انبوه شانه گاه شیر و منه المثل: هو امنع من لبده الاسد. (منتهی الارب). موی قفای شیر. (مهذب الاسماء). موی های یال شیر. یال شیر.
- ذولبده، کنیت شیر بیشه است. (منتهی الارب).
، لبده نسال، گیاه صلیان، باطن ران. (منتهی الارب). داخل الفخذ، ملخ. (منتهی الارب)
- ذولبده، کنیت شیر بیشه است. (منتهی الارب).
، لبده نسال، گیاه صلیان، باطن ران. (منتهی الارب). داخل الفخذ، ملخ. (منتهی الارب)
