- قیتال
- کشتار کارزار
معنی قیتال - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
چاپلوسی و فریب
لشکرگاه، محلی برای استراحت اردو
رگی در بازو که در قدیم از آن خون می گرفتند، رگ
سری وابسته به سر، سراروی در یونانی کفاله به معنی سر و راس است ولی قیفال در کتب طبیء عربی و فارسی به معانی ذیل آمده: به معنی یونانی و فرانسوی به کار رفته که به معنی آنچه مربوط به سر است (راسی) می باشد مانند ورید قیفال (یکی از وریدهای بازو) شریان قیفال (شریان سبات) سراروی، مخصوصا به ورید قیفال اطلاق شود: هر یکی از ساعدتین ما در بازو خویشتن آویخته با کحل و قیفال. (منوچهری د. 133) یا قیفال از دست مردمک دیده زدن، خون گریستن: عدو حرارت بیم تو دارد اندر دل ز دست مردمک دیده زان زند قیفال
مغولی لشکرگاه محلی برای استراحت اردو، لشکر گاه اردو: امر او لشکریان که بر در سراپرده و قیتول پادشاهی جمع شده اند اصلا اثری از پادشاه نمی یابند
فریب، مکر، چاپلوسی
محلی برای استراحت اردو، لشگرگاه، اردو
مکر، فریب، چاپلوسی
جنگیدن و کشتن، جنگ کردن، کارزار، پیکار
با یکدیگر کارزار کردن، محاربه، مقاتله بسیار کشنده، بسیار قتل کننده
بسیار کشنده