معنی قتال قتال (ذَ) مقاتله. (منتهی الارب) (اقرب الموارد). قیتال. محاربه. (اقرب الموارد). کشش و کارزار کردن. (منتهی الارب) (آنندراج). با یکدیگر کارزار کردن. (ترتیب عادل جرجانی) : به تیغ هندی دشمن قتال می نکند چنانکه دوست به شمشیر غمزۀ قتّال. سعدی لغت نامه دهخدا