- قوادح
- جمع واژۀ قادحه، کرم دندان، کرم چوب خوره
معنی قوادح - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
جمع واژۀ قادمه، قادم، پیشرو، پر دراز از بال مرغ
جاکشی
جمع قادم، سرها سرها آدمیان، جمع قادمه، پرها دراز
عمل قوّاد
واسطه و دلال عمل منافی عفت، پاانداز
قائدها، جلوداران، پیشوایان، سرداران، فرماندهان سپاه، جمع واژۀ قائد
کسی که دیگری را سرزنش کند، سرزنش کننده، بدگویی کننده
سرزنش کننده، بدگویی کننده
جاکش جافکش لنبان