معنی قادح
قادح
((دِ))
سرزنش کننده، طعنه زننده
تصویر قادح
فرهنگ فارسی معین
واژههای مرتبط با قادح
قادح
قادح
کسی که دیگری را سرزنش کند، سرزنش کننده، بدگویی کننده
فرهنگ فارسی عمید
قادح
قادح
سرزنش کننده، بدگویی کننده
فرهنگ لغت هوشیار
قادر
قادر
توانا، توانمند، نیرومند
فرهنگ واژه فارسی سره
قادر
قادر
دارای قدرت، توانا، از نامهای خداوند
فرهنگ نامهای ایرانی
سادح
سادح
نیکو حال، فراخ سال
فرهنگ لغت هوشیار
اقدح
اقدح
نارساتر آکناک تر
فرهنگ لغت هوشیار
شادح
شادح
مرغزار گیاه فراخ
فرهنگ لغت هوشیار
صادح
صادح
آوازه خوان خواننده
فرهنگ لغت هوشیار
قادر
قادر
باقدرت، توانا، نیرومند
فرهنگ فارسی عمید