- قنادیل
- قندیل ها، مشعلهایی که از سقف آویزان می کنند، چراغ آویز ها، جمع واژۀ قندیل
معنی قنادیل - جستجوی لغت در جدول جو
- قنادیل
- جمع قندیل
- قنادیل ((قَ))
- جمع قندیل
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
روش راه
مشعلی که از سقف آویزان می کنند، چراغ آویز
قندیل چرخ: کنایه از خورشید و ماه
قندیل چرخ: کنایه از خورشید و ماه
پختن شیرینی، شیرینی پزی، فروختن شیرینی، شیرینی فروشی، مغازه ای که در آن شیرینی، خشکبار، شکلات و مانند آن به فروش می رسد
چیزی است که در آن چراغ می افروزند
غند سازی غندگر ی، شیرینی فروش
شیرینی پزی، دکان قناد، دکان شیرینی فروشی
به گونه رمن پراکندگان
جمع انجیل، یونانی تازی شده مژده ها مژده نامه ها جمع انجیل
جمع خنطوله، ستوران
زندیق ها، کافران، جمع واژۀ زندیق
نوعی پارچۀ ابریشمی ساده که بیشتر به رنگ سرخ است
انجیل ها، کتب در شرح زندگانی حضرت عیسی ها، مژده ها، بشارت ها
جمع صندوق، تبنگوها گنجه ها جمع صندوق جعبه ها
مهتران و بزرگان، اشراف
جمع فندق، کاروانسراها، مسافرخانه ها
شتر گون خوار
پارسی است غناویز پارچه ساده ابریشمی که بیشترسرخ است قسمی پارچه ساده ابریشمین (غالبا سرخ رنگ)
جمع قنطار، بنگرید به قنطار جمع قنطار
اسپانیایی تازی گشته از گیاهان
فرقه ای از سوفسطائیان که منکر حقیقت اشیا بوده و بسیاری از حقایق را اوهام و خیالات باطل می دانسته اند
مهتران، بزرگان
قنطره ها، پل ها، سازه هایی بر روی رودخانه یا دره یا خیابان و امثال آن، جمع واژۀ قنطره
صندوق ها، جعب های بزرگ چوبی یا فلزی، کنایه از خزانه ها، کنایه از تابوت ها، جمع واژۀ صندوق
چراغوارگان چرخ گواژ ستارگان
تیره ها