معنی زنادیق - فرهنگ فارسی معین
واژههای مرتبط با زنادیق
صنادیق
صنادیق
صَندوق ها، جعب های بزرگ چوبی یا فلزی، کنایه از خزانه ها، کنایه از تابوت ها، جمعِ واژۀ صَندوق
فرهنگ فارسی عمید
بنادیق
بنادیق
جَمعِ واژۀ بندوق، بمعنی تفنگ. (ناظم الاطباء) (غیاث اللغات) (آنندراج). رجوع به بندق و به بندوق شود
لغت نامه دهخدا
فنادیق
فنادیق
جَمعِ واژۀ فندق. کاروان سراها. (یادداشت مؤلف). فندق مسافرخانه است در تداول امروز. فنادق، جَمعِ واژۀ فنداق، به معنی صحیفۀ حساب. (اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا
صنادیق
صنادیق
جَمعِ واژۀ صندوق: و صنادیق مصاحف بمیان صحن می آوردند ومصاحف را در دست و پا می انداخت و صندوقها را آخر اسبان می ساخت. (جهانگشای جوینی). رجوع به صندوق شود
لغت نامه دهخدا
جدول جو جستجوی پیشرفته در مجموعه فرهنگ لغت، دیکشنری و دایره المعارف گوناگون
© 2025 | تمامی خدمات جدول جو رایگان است.