- قلازاده
- زاغ پیسه، پرنده ای شبیه کلاغ با پرهای سیاه و سفید، شک، عکّه، کسک، کلاغ پیسه، کشکرت، زاغ پیسه، زاغه پیسه، عکعک، عقعق، کلاژه، غلبه، غلپه، کلاژاره
معنی قلازاده - جستجوی لغت در جدول جو
- قلازاده
- نادرست نویسی کلاژاره کلاغ پیسه ازپرندگان
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
کلاژه، زاغ پیسه، پرنده ای شبیه کلاغ با پرهای سیاه و سفید، شک، عکّه، کسک، کلاغ پیسه، کشکرت، زاغ پیسه، زاغه پیسه، عکعک، عقعق، غلبه، غلپه، کلاژاره، قلازاده
کلاغ پیسه عکه
ترکی مهپور
مهپور
حرامزاده
پاکزاده پاکزاد
در تداوم عامه فرزند خویش را گویند جهت رعایت ادب و کوچکی
نادرست نویسی کلاژاره کلاغ پیسه ازپرندگان کلاغ پیسه عکه
فرزند گدا، کسی که از خانواده گدا باشد
نوه زاده، نتیجه
حرام زاده، فرزندی که از هم بستر شدن نامشروع زن و مرد به وجود آید
آسیب دیده گزند یافته
کسی دچار رنج و مصیبت شده، بلادیده
زاییده نشده متولد نگشته: ز تف سنان تو نازاده دشمن ز بیم سنان تو ناید بمحشر. (ازرقی المعجم)، آنکه بچه نزاده: گر نبایدت بزادن بگرایم من همچنین باشم و نازاده بیایم من. (منوچهری لغ)
گردن بند و گلوبند سگ و برخی جانوران دیگر، واحد شمارش برخی جانوران مثلاً دو قلاده یوزپلنگ
قلاده ک در فارسی: گردنبند آنچه بگردن آویزند گردن بند گلو بند، جمع قلائد (قالاید) : و از آن عقدی ترتیب افتاد که قلاده جید دولت نظام الملکی... تواند بود. گردنبند
((قَ دَ یا دِ))
فرهنگ فارسی معین
گردن بند، زنجیری که بر گردن حیوانات یا مجرمین می بندند، واحدی برای شمارش گربه سانان