- قعال
- شکوفه مو، پشم شتر
معنی قعال - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
کنشگر، پویا، پرکار، پرکنش
جماع کردن، زناشوئی کردن
آب بینی
مزد، اجرت عامل جعل کننده جعل کننده
بیا مخفف تعالی: برتری والایی
خفیدن، سرفه کردن شادمان گردیدن
پس سر، پشت گردن میان دو گوش
فعل ها، کارها، جمع واژۀ فعل
نعل، درگاه، پایین مجلس مثلاً صف نعال
جنگیدن و کشتن، جنگ کردن، کارزار، پیکار
سرفه، صدایی که بر اثر انقباض دیافراگم و خروج هوا از حلق ایجاد می شود و به وسیلۀ عوامل عفونی و حساسیت زا در بیماری های دستگاه تنفسی میزان و شدت آن افزایش می یابد
قله ها، بلندترین نقاط، سر کوه ها، سبوها، کوزه ها، کوزه های بزرگ یا کوچک، جمع واژۀ قله
بندی که اعراب کوفیه را با آن به سر خود می بندند، زانوبند شتر، ریسمانی که با آن زانوی شتر را می بندند
ساگبند رسنی که با آن پا یا زانوی شتر یا پای ستور دیگر بندند، سر بند رشته ای که تازیان دور سر بندند، جمع عاقل، دانا یان بخردان پا گرفتگی در ستور جمع عقل ریسمانی که بدان زانوی شتر را بندند، رشته ای که تازیان دور سر بندند. توضیح این کلمه به معنی مفرد استعمال شود و مفرد آن در فارسی مورد استعمال ندارد
کرم و جوانمردی، نیکو یا در خیر یا در شر، بسیار کار کننده، کاری، پر کار
ترکی زال نام جایگاه ترکی سیاگروهه از هوشربایان (مخدرات) ترکی سردار مهتر گروه
دوال کفش، برابر برابر حذاء. یا در قبال. در برابر
با یکدیگر کارزار کردن، محاربه، مقاتله بسیار کشنده، بسیار قتل کننده
میان دو گوش
شیر از جانوران، شمشیربران
چوب و ادیج داربست مو
کناره گوشه، کاسه شیر، درشتخوی: مرد، کبداد (گویش شیرازی) ازگیاهان دارویی
بسیارگوی همه بسیارگوی کم دانند همه چون غول در بیابانند (سنائی) سرود گوی
جمع نعل بمعنی کفش است