- قصارا
- غایت جهد، منتهای جهد، غایت، پایان امر
معنی قصارا - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
حرفۀ قصار، پیشۀ گازر، گازری
قصارت کردن: شستن، شستشو دادن،برای مثال امام خواجه که بودش سر نماز دراز / به خون دختر رز خرقه را قصارت کرد (حافظ - ۲۷۲ حاشیه)
قصارت کردن: شستن، شستشو دادن،
نصرانی، پیرو دین مسیح، مسیحی، عیسوی مذهب
ناگهان به خواست خدا
کفه آنچه هنگام خرمن ناکوفته بماند یا گاه بیختن درگربال، کوته بالا: زن گازری جامه شویی
پیشه قصار. گازری
رسم الخط فارسی برای (نصاری)
از قضا، اتفاقاً
قصیرها، کوتاه ها، جمع واژۀ قصیر
جهد، غایت جهد، منتهای کوشش، پایان کار
کسی که جامه ها را بشوید و سفید کند، گازر
منتهای کوشش کوتاهی و سستی و تنبلی
داغ گازران نشانه ای که شویندگان جامه ها بر جامه نهند