جدول جو
جدول جو

معنی قرطع - جستجوی لغت در جدول جو

قرطع
(قِ طِ / طَ)
شپش شتر. (منتهی الارب) (اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا
قرطع
شپش شتر
تصویری از قرطع
تصویر قرطع
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از قریع
تصویر قریع
قریع
سید، مهتر، پهلوان، حریف، هم نبرد
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از قرطه
تصویر قرطه
قرطه
جامۀ کوتاه بی آستر، پیراهن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از قاطع
تصویر قاطع
قاطع
تغییر ناپذیر، قطع کننده، برنده، تیز، بران، محکم، استوار
فرهنگ فارسی عمید
قرطعب
(قِ طَ)
سحاب، جانوری است. (منتهی الارب) ، شی ٔ قلیل. (اقرب الموارد) (منتهی الارب). قرطعبه
لغت نامه دهخدا
تصویری از قرطق
تصویر قرطق
قرطق
پارسی تازی گشته کرتک نیم تنه گونه ای جامه کرته
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از قروع
تصویر قروع
قروع
چاه کم آب، گوسفندپشکی (پشک قرعه)
فرهنگ لغت هوشیار
قریع
آبله ریزه، مهتر بزرگ مردم، هماورد، گشن برگزیده سرور قوم مهتر، همارود حریف
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از قرطب
تصویر قرطب
قرطب
باباآدم از گیاهان
فرهنگ لغت هوشیار
قرطس
لاتینی تازی گشته نفج (کاغذ) رخنه لاتینی تازی گشته نفج (کاغذ) رخنه لاتینی تازی گشته نفج (کاغذ) رخنه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از قرطف
تصویر قرطف
قرطف
آبچین (قطیفه)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از قرزع
تصویر قرزع
قرزع
گول: زن
فرهنگ لغت هوشیار
قرطم
قرطمان دوسر از گیاهان کاجیره. یا قرطم بری. کاجیره صحرایی. یا قرطم هندی. نیلوفر پیچ هندی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از قرطی
تصویر قرطی
قرطی
جلف، لوس، دشنامی است پسران و مردان جوان را
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از قراع
تصویر قراع
قراع
کوبنده، دارکوب از پرندگان، سپر، سفت و سخت
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از قاطع
تصویر قاطع
قاطع
برنده، تیز، جدا کننده، بران، قطع کننده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از قرطعب
تصویر قرطعب
قرطعب
چیزاندک چیز اندک شی قلیل
فرهنگ لغت هوشیار
قرطه
پارسی تازی گشته کرته گونه ای پیراهن کرته: قرطه بگشای و زمانی بنشین پیش و بگوی روی بنمای که امروز چنین داردروی. (انوری چا. تبریز 371)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از قرطعب
تصویر قرطعب
قرطعب
((قِ طَ عَّ))
چیز اندک، شیء قلیل
فرهنگ فارسی معین
تصویری از قریع
تصویر قریع
قریع
((قَ))
سرور قوم، مهتر
فرهنگ فارسی معین
تصویری از قرطه
تصویر قرطه
قرطه
((قُ طَ))
معرب کرته، نیم تنه، جامه کوتاه
فرهنگ فارسی معین
تصویری از قاطع
تصویر قاطع
قاطع
((طِ))
برنده، قطع کننده
فرهنگ فارسی معین
تصویری از قاطع
تصویر قاطع
قاطع
Assertive
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از قاطع
تصویر قاطع
قاطع
assertif
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از قاطع
تصویر قاطع
قاطع
आत्मविश्वासी
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از قاطع
تصویر قاطع
قاطع
assertief
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از قاطع
تصویر قاطع
قاطع
assertivo
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از قاطع
تصویر قاطع
قاطع
assertivo
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از قاطع
تصویر قاطع
قاطع
asertivo
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از قاطع
تصویر قاطع
قاطع
наполегливий
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از قاطع
تصویر قاطع
قاطع
настойчивый
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از قاطع
تصویر قاطع
قاطع
stanowczy
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از قاطع
تصویر قاطع
قاطع
durchsetzungsfähig
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از قاطع
تصویر قاطع
قاطع
tegas
دیکشنری فارسی به اندونزیایی