جدول جو
جدول جو

معنی قردمانه - جستجوی لغت در جدول جو

قردمانه
کرویای بری کرویای صحرایی قرنباد
تصویری از قردمانه
تصویر قردمانه
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از مردمانه
تصویر مردمانه
ملی
فرهنگ واژه فارسی سره
پارسی تازی گشته کردوانی گبر به رخش دلاورسپردم عنان زدم برکمربندگبرش سنان (شاهنامه) زره ستبر کرویای بری کرویای صحرایی قرنباد
فرهنگ لغت هوشیار
قردمانه قردمانی قرطمانا یونانی تازی گشته کرویای دشتی نان خواه دشتی غرنباد از گیاهان کرویای بری کرویای صحرایی قرنباد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از گردمانه
تصویر گردمانه
تخم نوعی از مازریون
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شادمانه
تصویر شادمانه
(دخترانه)
خشنود، شاد
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از دردمانی
تصویر دردمانی
دردمندی. در دم گرفتن، دارای درد، بیمار مریض علیل
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از فریمانه
تصویر فریمانه
(دخترانه)
نام روستایی در نزدیکی سبزوار
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از جردمانق
تصویر جردمانق
پارسی تازی گشته گردمانه گرمدانه هفت برگ مور دانه از گیاهان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سردخانه
تصویر سردخانه
محل نگهداری گوشت و میوه وسایر چیزهای فاسد شدنی
فرهنگ لغت هوشیار
شاد شادان خوشحال، از روی شادی باخوشحالی. جشنی که از روی شادی و نشاط گیرند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شادمانه
تصویر شادمانه
شادمان، خوشحال، خوش وخرم، برای مثال در این گیتی سراسر گر بگردی / خردمندی نیابی شادمانه (شهیدبلخی - شاعران بی دیوان - ۳۶)، بر آنچه داری در دست شادمانه مباش / وز آنچه از کف تو رفت از آن دریغ مخور (ناصرخسرو - ۲۶۸)، توام با شادی و خوشحالی، جشنی که از روی شادی و نشاط گیرند
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از فردخانه
تصویر فردخانه
اتاقی در خانقاه که کسی در آنجا به چله می نشیند، چله خانه، خلوت خانه
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از قدیمانه
تصویر قدیمانه
از روزگار پیشین قدیما
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از قرطمانا
تصویر قرطمانا
یونانی تازی گشته غرنباد گرنباد از گیاهان قرنباد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شادمانه
تصویر شادمانه
((نِ یا نَ))
شادمان، جشنی که از روی شادی و نشاط گیرند
فرهنگ فارسی معین
تصویری از فردخانه
تصویر فردخانه
((فَ رْ دْ. نِ))
خلوت خانه، چله خانه، اطاقی در خانقاه برای چله نشستن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از قدرمایه
تصویر قدرمایه
((~. یِ))
مایه کم، اندک مایه
فرهنگ فارسی معین
تصویری از قیدخانه
تصویر قیدخانه
((~. نَ یا نِ))
محبس، زندان
فرهنگ فارسی معین
تصویری از سردخانه
تصویر سردخانه
محلی دربسته و سرپوشیده با دمای پایین و ثابت برای نگهداری گوشت، میوه و سایر چیزهای فاسدشدنی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از شادمانه
تصویر شادمانه
Cheerfully, Jollily, Jovially, Joyfully, Joyously, Jubilantly, Merrily
دیکشنری فارسی به انگلیسی
весело , добродушно , радостно , ликующе
دیکشنری فارسی به روسی
fröhlich, jovial, freudig, jubelnd
دیکشنری فارسی به آلمانی
весело , радісно
دیکشنری فارسی به اوکراینی
wesoło, pogodnie, radośnie
دیکشنری فارسی به لهستانی
高兴地 , 愉快地 , 快活地 , 快乐地 , 欢腾地 , 快乐地
دیکشنری فارسی به چینی
alegremente, jovialmente, jubilantemente, jubilosamente
دیکشنری فارسی به پرتغالی
allegramente, giovialmente, gioiosamente, giubilante
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
alegremente, jovialmente, jubilantemente, jubilosamente
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
joyeusement, jovialement
دیکشنری فارسی به فرانسوی
vrolijk, joviaal, uitbundig, jubelend
دیکشنری فارسی به هلندی
खुशी से , हंसी-खुशी , हर्षोल्लासपूर्वक , खुशी-खुशी , उल्लासपूर्वक , खुशी से
دیکشنری فارسی به هندی
dengan ceria, dengan riang, dengan gembira, dengan sukacita, dengan penuh sukacita
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
بفرحٍ , بطريقةٍ مرحةٍ , بطريقةٍ بشوشةٍ , بطريقةٍ مفروحةٍ , بطريقةٍ مبتهجةٍ
دیکشنری فارسی به عربی
기쁘게 , 즐겁게 , 유쾌하게 , 환희에 차서 , 즐겁게
دیکشنری فارسی به کره ای