- قباحه
- زشتی، رسوایی
معنی قباحه - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
پیوند نامه
روا دانستن روایی، آشکار کردن مباح کردن حلال کردن جایز دانستن مقابل تحریم حرام کردن، جواز روایی، عبارتست از نداشتن اعتقاد بوجود تکلیف و روا داشتن ارتکاب محرمات
آشنا کردن
خوبرو شدن، خوبرویی زیبایی، سپید رخساری سپیدی رنگ
قبای کوچک، قبای کوتاه
مؤنث واژۀ قبیح، زشت، ناپسند
زشتی در قول، فعل یا صورت، رسوایی، فضاحت
مباح کردن، حلال دانستن، جایز شمردن، روا دانستن، مشترک دانستن اموال و املاک
نوشته یا سندی که به موجب آن کسی چیزی را بر ذمه گیرد، سند عقد معامله یا نکاح
مکتوبی که در آن می نویسند چیزی را که انسان ملتزم میگردد از کار و عمل و یا دین و جزآن، ضمانت نامه و معاهده، سند عقد معامله یا نکاح
تیز گشنی
زشت شدن، زشتی بدشکلی بدترکیبی، بدکاری بدی فاسد، فضیحت: رسوایی
قبای کوچک جامه کوچک برای اطفال، نوعی کلاه که برای دفع سرما بر سر گذارند کلاه زمستانی
مونث قداح و فندک
مونث قبیح گست زشت مونث قبیح: اعمال قبیح
میان راه
میانۀ دریا و معظم آن، میان سرا، میان راه
نادرست نویسی کپاه قبا
زشت گردیدن، جمع قبیح، زشت ها زشتان جمع قبیح و قبیحه
زشتی داشتن زشت بودن