- قالنجه
- ترکی کبوک (فاخته)، کشکرک (عکه عقعق) از پرندگان کشکرک، فاخته
معنی قالنجه - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
فاخته
فاخته، پرنده ای خاکی رنگ، کوچکتر از کبوتر با طوق دور گردن که گوشت آن برای معالجۀ رعشه، فالج و سستی اعضا مفید است، ورقا، کبوک، صلصل، کوکو
نمو کننده نشو و نماکننده رشد کننده
اسم پالیدن، صاف کننده تصفیه کننده
کاوش کننده، جستجوکننده
ناله کننده، در حال نالیدن
کسی که چیزی به جایی می مالد
نمو کننده، در حال رشد یا پیشرفت مثلاً جامعۀ بالنده
آنکه چیزی را از دست کسی یا از جایی به چابکی برباید
گیاهی به بلندی یک متر، با برگ های دراز، تخم های ریز، سرخ رنگ، خوش بو و تلخ مزه که بیشتر در هند می روید. تخم آن در طب قدیم برای تقویت دماغ، جگر و معده و دفع سمّ حشرات گزنده به کار می رفته
کپنده کش رونده آنکه چیزی را از دست کسی یا از جایی برباید
کسی که اموال یا احشام قاآن را در تحویل داشت
قالی کوچک
بشتاب رونده جیم شونده
دلاک، کیسه کش، آنکه بمالد
شپشک شپشه
آنکه ناله کند، بیمارشدن بیمارگشتن
قالی کوچک
شپشۀ گندم و آرد
ترکی بار بر (گویش گیلکی)
پرنده ایست کوچک از تیره سبکبالان از گروه دندانی منقاران قدش کمی از گنجشک بزرگتر ولی از قمری کوچکتر است. رنگ پرهای بدنش برنزی مایل به زرد میباشد. پرنده ایست حشره خوار و اجتماعی و چون آفت ملخ است برای زراعت مفید میباشد. در حدود 6 گونه از آن شناخته شده و در ایران فراوانست. یا سار سیاه گونه ای سار که در نواحی گردن و سرو کناره بالها و در انتهای دم دارای پرهای تیره و بقیه پرهایش قرمز رنگ است و جثه اش هم از سار معمولی کمی بزررگتر است و در دفع ملخ بسیار مفید است. در نواحی آسیای صغیر و آسیای مرکزی و ایران میزید
نوعی قماش شامی
نوعی پارچه راه راه پشمی یا ابریشمی که با دست بافند الاجه
عدس مرجمک