جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با مولنجه

مولنجه

مولنجه
کرمی باشد که در غله ها افتد و آن را تباه سازد و آن را شپشه نیز گویند. (فرهنگ جهانگیری). کرمی که در انبار غله افتد و همه را ضایع کند و شپشه نیز گویند. (از برهان) (از آنندراج)
لغت نامه دهخدا

مولوجه

مولوجه
دهی است از دهستان شراء بخش سیمینه رود شهرستان همدان، واقع در 36هزارگزی خاور همدان با 459 تن سکنه. آب آن از چشمه و راه آن مالرو است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 5)
لغت نامه دهخدا

مولنده

مولنده
درنگ کننده و به تأخیراندازنده. (از یادداشت مؤلف). و رجوع به مولیدن شود
لغت نامه دهخدا

ملنجه

ملنجه
محله ای است به اصفهان. (منتهی الارب) (از انساب سمعانی)
لغت نامه دهخدا

بولنجک

بولنجک
هر چیز عجیب و غریب و طرفه که دیدنش مردم را بخنده آورد
بولنجک
فرهنگ لغت هوشیار