جدول جو
جدول جو

معنی قائن - جستجوی لغت در جدول جو

قائن
(ءِ)
برادر شوهر و برادر زن. (غیاث اللغه)
لغت نامه دهخدا
قائن
ترکی برادر شوهر، برادر زن برادر شوهر، برادر زن. پارسی تازی گشته کاین نام شهری است ترکی برادر شوهر، برادر زن
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از صائن
تصویر صائن
(پسرانه)
محافظ، نگاه دارنده
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از قائد
تصویر قائد
(پسرانه)
رهبر، پیشوا، پیش رو، ستاره ای در صورت فلکی دب اکبر
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از قارن
تصویر قارن
(پسرانه)
از شخصیتهای شاهنامه، نام پسر کاوه آهنگر و سپهدار فریدون پادشاه پیشدادی، نام یکی از خاندانهای بزرگ در دوره اشکانیان، نام پسر قباد و برادر انوشیروان پادشاه ساسانی
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از قاآن
تصویر قاآن
پادشاه بزرگ، شاهنشاه، لقب پادشاهان مغول مثلاً اکتای قاآن، منکوقاآن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از قائم
تصویر قائم
ایستاده، پابرجا، استوار، ثابت و برقرار، پایدار،
لقب امام دوازدهم شیعیان، امام قائم، امام زمان، صاحب الزمان، قائم آل محمد،
مفرد قوام، کنایه از اقامۀ کننده حق، کنایه از حاضر و آماده برای انجام کاری
قائم به ذات: در فلسفه آنکه یا آنچه به خودی خود وجود دارد و وجودش وابسته نیست، برای مثال زیرنشین علمت کائنات / ما به تو قائم چو تو قائم به ذات (نظامی۱ - ۵)
قائم به غیر: در فلسفه آنکه یا آنچه وجودش وابسته به غیر است و به غیر بستگی دارد
قائم به نفس: در فلسفه آنکه یا آنچه به خودی خود وجود دارد و وجودش وابسته نیست، قائم به ذات
قائم شدن: ثابت و استوار شدن، محکم شدن
قائم کردن: بر پا داشتن، ثابت و استوار کردن، محکم کردن، پنهان کردن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از قائل
تصویر قائل
گویندۀ سخن، سخنگو
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از کائن
تصویر کائن
موجود، حادث
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از قاطن
تصویر قاطن
ساکن و مقیم در مکانی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از دائن
تصویر دائن
وام دهنده، وام خواه، بستانکار
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از بائن
تصویر بائن
آشکار، هویدا، واضح، ظاهر، جداشونده
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از خائن
تصویر خائن
خیانت کننده، خیانت کار، دغل و نادرست
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از قائد
تصویر قائد
جلودار، پیشوا، سردار، فرمانده سپاه
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از قائد
تصویر قائد
پیشوا، رهبر، راهبر، پیشرو، عصاکش، جلودار، سردار
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از قائت
تصویر قائت
بخور و نمیر روزی اندک
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از قاین
تصویر قاین
ترکی برادر شوهر، برادر زن برادر شوهر، برادر زن
فرهنگ لغت هوشیار
چهره شناس، پی شناس پی پر قیافه شناس، پی شناس پی بر، جمع قافه قایفین (قائفین)
فرهنگ لغت هوشیار
جمع قرینه، آنچه برای انسان حاصل میشود از آثار و علامات تا قطع بر صحت حقانیت مطلبی یا بر سقم و بطلان آن، شواهد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کائن
تصویر کائن
باشنده باشنده موجود حادث، جمع کاینین: (بدانکه هر چه مقدر است واقع و کاین خواهد بود اضطراب و جزع مفید نباشد) (آثار الوزراء عقیلی)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از قائظ
تصویر قائظ
روز گرم، چله تابستان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از عائن
تصویر عائن
چشم کننده، آب روان، نگرنده بیننده باچشم خود
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از قائل
تصویر قائل
سخنگو
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از قائم
تصویر قائم
ایستاده، برخاسته، برپا
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از قاآن
تصویر قاآن
شاهنشاه پادشاه بزرگ: اگتای قاآن منگوقاآن، اگتای قاآن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از قاطن
تصویر قاطن
اقامت کننده، مقیم، خادم، خدمتکار
فرهنگ لغت هوشیار
نادرست نویسی غارن: فرزند کاوه، فرزند ونداد هرمز از شاهزادگان مازندران شمشیر دار
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از صائن
تصویر صائن
نگهبان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دائن
تصویر دائن
قرض دهنده، وام دهنده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خائن
تصویر خائن
خیانت کار، دغلباز
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از حائن
تصویر حائن
گول، احمق
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بائن
تصویر بائن
جدا شونده، آشکار
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از قاطن
تصویر قاطن
((طِ))
ساکن، متوطن، جمع قطان
فرهنگ فارسی معین
تصویری از خائن
تصویر خائن
دشمن یار
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از خائن
تصویر خائن
Traitor
دیکشنری فارسی به انگلیسی