قاطن قاطن مقیم. (غیاث) (مهذب الاسماء). اقامت کننده. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). باشنده. متوطن. (ناظم الاطباء) ، خادم. ج، قُطّان و قطین و قاطنه. (ناظم الاطباء) (منتهی الارب). خدمتکار. جج، قُطُن. (ناظم الاطباء) لغت نامه دهخدا
قارن قارن از شخصیتهای شاهنامه، نام پسر کاوه آهنگر و سپهدار فریدون پادشاه پیشدادی، نام یکی از خاندانهای بزرگ در دوره اشکانیان، نام پسر قباد و برادر انوشیروان پادشاه ساسانی فرهنگ نامهای ایرانی