جدول جو
جدول جو

معنی فیوضات - جستجوی لغت در جدول جو

فیوضات
شارش ها، دهش ها ،جمع فیوض، جمع الجمع فیض، بر خلاف لزوم
تصویری از فیوضات
تصویر فیوضات
فرهنگ لغت هوشیار
فیوضات
((فُ))
جمع فیوض. جج فیض
تصویری از فیوضات
تصویر فیوضات
فرهنگ فارسی معین

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از فیوحات
تصویر فیوحات
جمع فیوح، جمع فیح، دمیدن بو های خوش ارزانی های بهار فراخی ها
فرهنگ لغت هوشیار
جمع بیوت، خانه ها جمع بیوت جمع ال، جمع بیت خانه ها اطاقها. یا اداره بیوتات. اداره ای که کارهای مربوط بساختمانها و اموال سلطنتی را بعهده دارد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تفویضات
تصویر تفویضات
جمع تفویض
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از فتوحات
تصویر فتوحات
پیروزی ها، کشورگشایی ها
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از بیوتات
تصویر بیوتات
بیت ها، خانه ها، اتاق ها، جمع واژۀ بیت
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از عیوبات
تصویر عیوبات
جمع عیوب، جمع الجمع عیب
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از فتوحات
تصویر فتوحات
شهرهایی که بجنگ گشوده شود
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از فضولات
تصویر فضولات
جمع فضول، آدمی تراو ها آخال جمع فضول آخال
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از قبوضات
تصویر قبوضات
جمع قبوض، جمع الجمع قبض
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از قروضات
تصویر قروضات
ساخته فارسی گویان بدهی ها جمع قروض برخلاف لزوم
فرهنگ لغت هوشیار
جمع قید، بندها نیوندها، جمع قیود، جمع قید، بندها بندهای دست و پاگیر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مفاوضات
تصویر مفاوضات
گفتگوها، مذاکرات
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مفروضات
تصویر مفروضات
جمع مفروضه، بایا ها، انگاشتگان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از میوجات
تصویر میوجات
رمن نادرست میوه ها جمع میوه. بسیارعربی وآن جمع غلطی است: (اصل ماده آن (شوکولات) خستوی کاکااو است که نوعی از میوجات ینگی دنیای مرکزی میباشد. {توضیح نوشتن کلمه بصورت میوه جات نیز غلط فاحش دیگری است
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بیوتات
تصویر بیوتات
((بُ))
خانه ها، اتاق ها
فرهنگ فارسی معین
تصویری از فتوحات
تصویر فتوحات
جمع فتوح، پیروزی ها، فتح ها، شهرهایی که با جنگ تصرف شده است
فرهنگ فارسی معین
تصویری از فضولات
تصویر فضولات
((فُ))
جمع فضول
فرهنگ فارسی معین
تصویری از ویوات
تصویر ویوات
(دخترانه)
گل بنفشه
فرهنگ نامهای ایرانی
جمع روضه، بوستانها سبزه زارها رواد، سوک گفت: روضه بر گرفته از نوشتاری به نام بوستان کشتگان روضه الشهدا باغ گلزار جمع ریاض روضات. یا روضه باغ رفیع بهشت، قبر گور. یا روضه ترکیب قالب مردم جسم آدم. یا روضه حور بهشت. یا روضه دوزخ باز شمشیر آبدار. یا روضه رضوان بهشت. یا روضه فیروزه رنگ آسمان. خطبه ای که در مراسم عزاداری بالای منبر خوانند و آن شامل حمد خدا و درود بر پیغمبر اسلام و ائمه اطهار و مسایل دینی و اخلاقی و شرح بخشی از وقایع کربلاست. توضیح: این کلمه از نام) روضه الشهدا (ماخوذ است، مجالسی که در آن روضه منعقد است
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از فیضان
تصویر فیضان
فراوان شدن آب و روان گشتن آن، فروریختن آب از ظرفی یا از جایی از کثرت آن، لبریز شدن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از فلوات
تصویر فلوات
فلات ها، بیابان ها، جمع واژۀ فلات
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از فنوات
تصویر فنوات
جمع فناه، سگ انگور ها گاو کشتها
فرهنگ لغت هوشیار
جمع فلاه، پشته ها تار تان تانه مقابل پود: تا لباس عمر اعدایش نگردد بافته تا تار و پود پوده شد فلات آن فوات
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از فوحات
تصویر فوحات
بو های خوش
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از فوهات
تصویر فوهات
جمع فوه، دهنها
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از فیضان
تصویر فیضان
شارش، لبریزی ریخته شدن آب از بسیاری لبریز شدن، ریزش آب، یزش فیض
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از فیضان
تصویر فیضان
((فَ یَ))
بسیار شدن آب و سرریز شدن آن، لبریز شدن، ریزش، ریزش آب
فرهنگ فارسی معین
تصویری از فوهات
تصویر فوهات
((فُ وَّ))
جمع فوهه، دهانه کوه، راه، رودخانه، شورش، غوغا
فرهنگ فارسی معین
تصویری از روضات
تصویر روضات
روضه ها، ذکر مصیبتها، باغ ها، گلزارها، مرغزارها، بهشت ها، جمع واژۀ روضه
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از فوات
تصویر فوات
درگذشتن، فوت، نیست شدن، گذشتن وقت کاری
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از فیوض
تصویر فیوض
فیض ها، سودها، بهره و فایده ها، توفیق ها، سعادت ها، بخشش ها، جودها، ریزش ها، آبهای روان، جمع واژۀ فیض
فرهنگ فارسی عمید
نیستی در گذشتن مردن درگذشتن، گذشتن وقت بیکاری، مرگ درگذشت نیستی، گذشت وقت بیکاری فوات فرصت
فرهنگ لغت هوشیار
آب راه افتادن، لبالبی رود، راز آشکاری، به لب رسیدن جان، فراوانی جمع فیض (جمع فیوض فیوضات آید)
فرهنگ لغت هوشیار