- فُتُون
- پف دار بودن، وسوسه ها
معنی فُتُون - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
((فُ تُ))
فرهنگ فارسی معین
کوانتوم انرژی تابش الکترومغناطیسی که ذره ای بدون جرم و سکون بار الکتریکی است (واژه فرهنگستان)
دیوانگی، جنون
شهوت رانی، بی حیایی
بی علاقگی، بی اخلاقی