معنی جُنُون
جُنُون
دیوانگی، جنون
دیکشنری عربی به فارسی
واژههای مرتبط با جُنُون
حَنُون
حَنُون
مِهروَرز، دِلسوز
دیکشنری عربی به فارسی
جُمُود
جُمُود
بی اِحساسی، بُن بَست، رُکود، خُشکی
دیکشنری عربی به فارسی
جُلُوس
جُلُوس
چُمباتمِه زَدَن، نِشَستِه
دیکشنری عربی به فارسی
مُجُون
مُجُون
شَهوَت رانی، بی حَیایی
دیکشنری عربی به فارسی
فُتُون
فُتُون
پُف دار بودَن، وَسوَسِه ها
دیکشنری عربی به فارسی
جزنون
جزنون
نوعی نان خانگی با مغز گردو
فرهنگ گویش مازندرانی
جونون
جونون
نان جو
فرهنگ گویش مازندرانی
جنون
جنون
دیوانگی
فرهنگ واژه فارسی سره
جنون
جنون
دیوانگی، زایل شدن عقل
فرهنگ لغت هوشیار