جدول جو
جدول جو

معنی فقاه - جستجوی لغت در جدول جو

فقاه
(فَ)
دانائی. (غیاث از شرح نصاب)
لغت نامه دهخدا
فقاه
(ذَءْرْ)
با یکدیگر بحث کردن در علم فقه. (آنندراج)
لغت نامه دهخدا
فقاه
دانایی جستار دینی
تصویری از فقاه
تصویر فقاه
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از فقاح
تصویر فقاح
شکوفه، گل درخت میوه دار که پیش از روییدن برگ شکفته می شود، غنچه مثلاً شکوفهٴ هلو و زردآلو
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از فقار
تصویر فقار
مهره های پشت، مهره های ستون فقرات
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از فقها
تصویر فقها
فقیه ها، عالمان به احکام شرع، متخصصان در علم فقه، جمع واژۀ فقیه
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از فقاهت
تصویر فقاهت
فقیه و آگاه بودن در زمینۀ احکام شرعی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از فقاع
تصویر فقاع
شرابی که از مویز، جو یا برنج گرفته می شد، آب جو
فقاع گشودن: باز کردن سر شیشۀ فقاع، کنایه از آروغ زدن، کنایه از لاف زدن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از فقیه
تصویر فقیه
عالم به احکام شرع، متخصص در علم فقه
فرهنگ فارسی عمید
(اِ زَ)
آموزانیدن و آگاه کردن. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (آنندراج). فهماندن و تعلیم دادن. تفقیه. (از اقرب الموارد). دریابانیدن. (یادداشت بخط مرحوم دهخدا)
لغت نامه دهخدا
(ذَءْ طْ)
فقاهه. فقیه گردیدن. (منتهی الارب) (مصادر اللغۀ زوزنی) (تاج المصادر بیهقی). دانستن علم دین و فقاهت اخص از فقه است، چه فقه مطلق دانش است. (یادداشت مؤلف) : به علم و فقاهت معتمدعلیه بود. (تاریخ قم) ، دانستن چیزی را و دریافتن. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا
تصویری از فقحه
تصویر فقحه
بنکون سوراخ کون، شکوفه، پنجه پنجه دست، کمر بند هنج (حج)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از فقره
تصویر فقره
مهره پشت را گویند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از فلاه
تصویر فلاه
فلات در فارسی پشته
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از فقمه
تصویر فقمه
لاتینی تازی گشته خوک آبی گربه دریایی چانه کوچک
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از فقوه
تصویر فقوه
سوفار سوفار تیر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از فقها
تصویر فقها
جمع فقیه دانشمندان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از فقام
تصویر فقام
گای (جماع)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از فقاقه
تصویر فقاقه
گول مرد، پف ماهی ماهی نیل
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از فقاع
تصویر فقاع
شرابی که از مویز یا جو گرفته شود
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از فقهه
تصویر فقهه
اسبن گردن، باد ماهی از ماهیان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از فقیه
تصویر فقیه
دانا، دانشمند، دریابنده
فرهنگ لغت هوشیار
ناگاه گرفتن کسی را، ناگاه در آمدن بر کسی. یا موت (مرگ) فجاه. مرگ ناگهانی. ناگهان: فجاه در گذشت
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از فباه
تصویر فباه
رگبار
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از فتاه
تصویر فتاه
مونث فتی زن جوان، کنیزک
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از فاقه
تصویر فاقه
لنگن، بیابان کوچک، شانه کوچک نیازمندی، فقر تنگدستی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تقاه
تصویر تقاه
پرهیزکاری
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ثقاه
تصویر ثقاه
جمع ثقه، استوانان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از افقاه
تصویر افقاه
یاد دادن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از فقاهت
تصویر فقاهت
فقیه گردیدن، دانستن علم دین
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از فقاهه
تصویر فقاهه
فقاهت در فارسی کیشدانی کیشدان گشتن، دانایی دانا گشتن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از فقاس
تصویر فقاس
بند درد (بند مفص)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از فقاهت
تصویر فقاهت
((فَ هَ))
دانا شدن، عالم گشتن، فقیه شدن، فقیه بودن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از فقیه
تصویر فقیه
دین شناس
فرهنگ واژه فارسی سره
اجتهاد، تفقه، هوشمندی
فرهنگ واژه مترادف متضاد