معنی فقاع فقاع شرابی که از مویز، جو یا برنج گرفته می شد، آب جوفقاع گشودن: باز کردن سر شیشۀ فقاع، کنایه از آروغ زدن، کنایه از لاف زدن شرابی که از مویز، جو یا برنج گرفته می شد، آب جوفقاع گشودن: باز کردن سر شیشۀ فقاع، کنایه از آروغ زدن، کنایه از لاف زدن تصویر فقاع فرهنگ فارسی عمید