کسی را گویند که در دین و ملت و مذهب خود راست و درست و راسخ باشد. (برهان). دساتیری است. (از حاشیۀ برهان چ معین) ، نیم سوز. نیم سوخته. رنگ بگردیده در مجاورت آتش. (ازیادداشتهای مؤلف)
کسی را گویند که در دین و ملت و مذهب خود راست و درست و راسخ باشد. (برهان). دساتیری است. (از حاشیۀ برهان چ معین) ، نیم سوز. نیم سوخته. رنگ بگردیده در مجاورت آتش. (ازیادداشتهای مؤلف)
دستور دادن، امر کردن، معادلی احترام آمیز برای «گفتن» و «بیان کردن» مثلاً جناب عالی فرمودید فردا تشریف نمی آورید، برای دعوت کسی به انجام کاری گفته می شود مثلاً بفرمایید میوه میل کنید، کردن، نمودن، دادن در ترکیب با فعل دیگر مثلاً امر فرمود، میل فرمود، هنگامی گفته می شود که با احترام کسی را دعوت به کاری کنند مثلاً بفرمایید از دهان می افتد، واژۀ مؤدبانه برای انجام دادن کار یا رفتاری مثلاً ایشان ملاحظه فرمودند
دستور دادن، امر کردن، معادلی احترام آمیز برای «گفتن» و «بیان کردن» مثلاً جناب عالی فرمودید فردا تشریف نمی آورید، برای دعوت کسی به انجام کاری گفته می شود مثلاً بفرمایید میوه میل کنید، کردن، نمودن، دادن در ترکیب با فعل دیگر مثلاً امر فرمود، میل فرمود، هنگامی گفته می شود که با احترام کسی را دعوت به کاری کنند مثلاً بفرمایید از دهان می افتد، واژۀ مؤدبانه برای انجام دادن کار یا رفتاری مثلاً ایشان ملاحظه فرمودند
ساییده شدن، به تدریج از میان بردن، ضعیف و ناتوان کردن، برای مثال نه گشت زمانه بفرسایدش / نه آن رنج و تیمار بگزایدش (فردوسی - ۱/۸)، مقابل افزودن، کم شدن، برای مثال فزودگان را فرسوده گیر پاک همه / خدای عزّوجل نه فزود و نه فرسود (ناصرخسرو - ۳۱)
ساییده شدن، به تدریج از میان بردن، ضعیف و ناتوان کردن، برای مِثال نه گشت زمانه بفرسایدش / نه آن رنج و تیمار بگزایدش (فردوسی - ۱/۸)، مقابلِ افزودن، کم شدن، برای مِثال فزودگان را فرسوده گیر پاک همه / خدای عزّوجل نه فزود و نه فرسود (ناصرخسرو - ۳۱)
ده کوچکی است از دهستان قلعه عسکر بخش مشیز شهرستان سیرجان، واقع در 35هزارگزی جنوب خاوری مشیز و سر راه مالرو قلعه عسکر به مشیز. دارای 42 تن سکنه است و ساکنین آن از طایفۀ گودری هستند. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8)
ده کوچکی است از دهستان قلعه عسکر بخش مشیز شهرستان سیرجان، واقع در 35هزارگزی جنوب خاوری مشیز و سر راه مالرو قلعه عسکر به مشیز. دارای 42 تن سکنه است و ساکنین آن از طایفۀ گودری هستند. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8)
زیرین پایینی، چوب آستانه در چوب زیرین چهار چوب عتبه. ماه اول سال شمسی و آن مدت توقف آفتابست در برج حمل و مدت آن را اکنون 31 روز گیرند، نام روز نوزدهم از هر ماه شمسی (فروردین روز)
زیرین پایینی، چوب آستانه در چوب زیرین چهار چوب عتبه. ماه اول سال شمسی و آن مدت توقف آفتابست در برج حمل و مدت آن را اکنون 31 روز گیرند، نام روز نوزدهم از هر ماه شمسی (فروردین روز)