معنی فرهود
- فرهود(پسرانه)
- صداقت و راستی در دین، پرهود، فلزی که رنگ آن به علت حرارت دگرگون شده است
واژههای مرتبط با فرهود
فرهود
- فرهود
- فروند زیبا، بچه بز کوهی، بره
برهود
- برهود
- چیزی که نزدیک بسوختن رسیده و حرارت آتش رنگ آنرا تغییر داده باشد
فرهوش
- فرهوش
- دارای هوش و ذکاوت
فرهور
- فرهور
- دارای شکوه و جلالی چون ورشید
فرهاد
- فرهاد
- عاشق افسانه ای شیرین، از شخصیتهای شاهنامه و از پهلوانان ایرانی جزو سپاه کیکاووس پادشاه کیانی
فرنود
- فرنود
- برهان، دلیل
فرجود
- فرجود
- معجزه، اعجاز
فربود
- فربود
- راست و درست
فرنود
- فرنود
- دلیل، برهان
