جمع فرید و فریده یگانه ها مفردات، اشیا نفیس، عبارتست از ایراد کلمه ای که قایم مقام دانه گوهر واسطه گردن بند باشد و چنین دانه باید که در یتیم بود و ایراد چنین کلمه ای دلالت کند بر بلندی و عظمت و فصاحت کلام: و فراید قلاید رشید الدین و طواط که گوش و گردن آفاق بدان متحلی است
جمع فرید و فریده یگانه ها مفردات، اشیا نفیس، عبارتست از ایراد کلمه ای که قایم مقام دانه گوهر واسطه گردن بند باشد و چنین دانه باید که در یتیم بود و ایراد چنین کلمه ای دلالت کند بر بلندی و عظمت و فصاحت کلام: و فراید قلاید رشید الدین و طواط که گوش و گردن آفاق بدان متحلی است
بانگ، آواز بلند، کنایه از پناه فریاد برآوردن: آواز بلند برآوردن، بانگ کردن، فریاد کردن فریاد برداشتن: آواز بلند برآوردن، بانگ کردن، فریاد کردن، فریاد برآوردن فریاد خواستن: کنایه از یاری خواستن، داد خواستن فریاد رسیدن: کنایه از به فریاد رسیدن، به داد کسی رسیدن، مدد کردن
بانگ، آواز بلند، کنایه از پناه فریاد برآوردن: آواز بلند برآوردن، بانگ کردن، فریاد کردن فریاد برداشتن: آواز بلند برآوردن، بانگ کردن، فریاد کردن، فریاد برآوردن فریاد خواستن: کنایه از یاری خواستن، داد خواستن فریاد رسیدن: کنایه از به فریاد رسیدن، به داد کسی رسیدن، مدد کردن
جمع فریده، تنها ها تک ها یگانه ها گوهران جمع فرید و فریده یگانه ها مفردات، اشیا نفیس، عبارتست از ایراد کلمه ای که قایم مقام دانه گوهر واسطه گردن بند باشد و چنین دانه باید که در یتیم بود و ایراد چنین کلمه ای دلالت کند بر بلندی و عظمت و فصاحت کلام: و فراید قلاید رشید الدین و طواط که گوش و گردن آفاق بدان متحلیاست
جمع فریده، تنها ها تک ها یگانه ها گوهران جمع فرید و فریده یگانه ها مفردات، اشیا نفیس، عبارتست از ایراد کلمه ای که قایم مقام دانه گوهر واسطه گردن بند باشد و چنین دانه باید که در یتیم بود و ایراد چنین کلمه ای دلالت کند بر بلندی و عظمت و فصاحت کلام: و فراید قلاید رشید الدین و طواط که گوش و گردن آفاق بدان متحلیاست