جدول جو
جدول جو

معنی فراید - جستجوی لغت در جدول جو

فراید
فریدها، یکتاها، بی نظیرها، بی مانندها، جمع واژۀ فرید، جمع واژۀ فریده
تصویری از فراید
تصویر فراید
فرهنگ فارسی عمید
فراید(فَ یِ)
فرائد. جمع واژۀ فرید و فریده. رجوع به فرائد شود
لغت نامه دهخدا
فراید
جمع فرید و فریده یگانه ها مفردات، اشیا نفیس، عبارتست از ایراد کلمه ای که قایم مقام دانه گوهر واسطه گردن بند باشد و چنین دانه باید که در یتیم بود و ایراد چنین کلمه ای دلالت کند بر بلندی و عظمت و فصاحت کلام: و فراید قلاید رشید الدین و طواط که گوش و گردن آفاق بدان متحلی است
فرهنگ لغت هوشیار
فراید((فَ))
جمع فرید و فریده
تصویری از فراید
تصویر فراید
فرهنگ فارسی معین

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از فرشید
تصویر فرشید
(پسرانه)
درخشان تر، دارای شکوه و عظمتی چون خورشید، نام برادر پیران ویسه، نام برادر پیران ویسه
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از فریاد
تصویر فریاد
(دخترانه و پسرانه)
یاری خواستن با صدای بلند، بانگ، رسا، آواز بلند
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از فرایض
تصویر فرایض
فریضه ها، اعمال دینی که انجام آن ها بر فرد واجب شده، واجب ها، کنایه از نمازهای واجب، امور واجب، جمع واژۀ فریضه
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از فرادید
تصویر فرادید
پدید، هویدا
فرادید آوردن: پدید آوردن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از فریاد
تصویر فریاد
بانگ، آواز بلند، کنایه از پناه
فریاد برآوردن: آواز بلند برآوردن، بانگ کردن، فریاد کردن
فریاد برداشتن: آواز بلند برآوردن، بانگ کردن، فریاد کردن، فریاد برآوردن
فریاد خواستن: کنایه از یاری خواستن، داد خواستن
فریاد رسیدن: کنایه از به فریاد رسیدن، به داد کسی رسیدن، مدد کردن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از خراید
تصویر خراید
خریده ها، دوشیزه های با شرم و حیا، جمع واژۀ خریده
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از فواید
تصویر فواید
فایده ها، بهره ها، سودها، نتیجه های سودمند، توضیحات سودمند، جمع واژۀ فایده
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از فرایس
تصویر فرایس
فریسه ها، جانورانی که به وسیله حیوانی درنده شکار شده باشند، جمع واژۀ فریسه
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از جراید
تصویر جراید
جریده ها، روزنامه ها، مجله ها، کتاب ها، صحیفه ها، دفترها، دفاتر ثبت مسائل مالی لشکر و حکومت، کارکشته ها و دلیرها، یکه ها و تنهایان، با آمادگی ها، جمع واژۀ جریده
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از فواید
تصویر فواید
سودها، بهره ها
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از فریاد
تصویر فریاد
آواز بلندی که در دادخواهی و استعانت برآرند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از فرایض
تصویر فرایض
فریضه، واجبات
فرهنگ لغت هوشیار
جمع فریده، تنها ها تک ها یگانه ها گوهران جمع فرید و فریده یگانه ها مفردات، اشیا نفیس، عبارتست از ایراد کلمه ای که قایم مقام دانه گوهر واسطه گردن بند باشد و چنین دانه باید که در یتیم بود و ایراد چنین کلمه ای دلالت کند بر بلندی و عظمت و فصاحت کلام: و فراید قلاید رشید الدین و طواط که گوش و گردن آفاق بدان متحلیاست
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از فرادی
تصویر فرادی
تنها، بی همتا
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خراید
تصویر خراید
جمع خریده. لولو های ناسفته، دوشیزگان زنان شرمگین
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از جراید
تصویر جراید
دفاتر و امثال آن، مجلات، روزنامه ها
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از فرادی
تصویر فرادی
((فُ دا))
جمع فرد، تک، تنها
نماز فرادی: نمازی که تنها خوانده شود، مقابل نماز جماعت
فرهنگ فارسی معین
تصویری از فواید
تصویر فواید
((فَ یِ))
جمع فایده
فرهنگ فارسی معین
تصویری از فرایض
تصویر فرایض
((فَ یِ))
جمع فریضه
فرهنگ فارسی معین
تصویری از فرایند
تصویر فرایند
((فَ یَ))
مجموعه عملیات و مراحل لازم برای رسیدن به یک هدف مشخص
فرهنگ فارسی معین
تصویری از فریاد
تصویر فریاد
((فَ))
بانگ، آواز بلند
فرهنگ فارسی معین
تصویری از خراید
تصویر خراید
((خَ یِ))
جمع خریده، لؤلؤهای ناسفته، دوشیزگان، زنان شرمگین
فرهنگ فارسی معین
تصویری از جراید
تصویر جراید
((یِ))
جمع جریده، روزنامه ها، دفترها
فرهنگ فارسی معین
تصویری از فردید
تصویر فردید
قانون، منظور
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از جراید
تصویر جراید
روزنامه ها
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از فریاد
تصویر فریاد
Exclamation
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از فریاد
تصویر فریاد
exclamação
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از فریاد
تصویر فریاد
восклицание
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از فریاد
تصویر فریاد
Ausruf
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از فریاد
تصویر فریاد
okrzyk
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از فریاد
تصویر فریاد
вигук
دیکشنری فارسی به اوکراینی