جدول جو
جدول جو

معنی فرایند

فرایند((فَ یَ))
مجموعه عملیات و مراحل لازم برای رسیدن به یک هدف مشخص
تصویری از فرایند
تصویر فرایند
فرهنگ فارسی معین

واژه‌های مرتبط با فرایند

فراوند

فراوند
چوب بزرگی که برای جلوگیری از بازشدن در، پشت آن قرار می دهند
فراوند
فرهنگ فارسی عمید

فرآیند

فرآیند
سلسله دگرگونی های طبیعی برای رسیدن به نتیجه ای معیّن مثلاً فرایند هضم غذا، فرآیند رشد، مجموعه عملکردهای مختلف برای حصول نتیجه ای معین
فرهنگ فارسی عمید

فراید

فراید
جمع فرید و فریده یگانه ها مفردات، اشیا نفیس، عبارتست از ایراد کلمه ای که قایم مقام دانه گوهر واسطه گردن بند باشد و چنین دانه باید که در یتیم بود و ایراد چنین کلمه ای دلالت کند بر بلندی و عظمت و فصاحت کلام: و فراید قلاید رشید الدین و طواط که گوش و گردن آفاق بدان متحلی است
فرهنگ لغت هوشیار

فراید

فراید
فریدها، یکتاها، بی نظیرها، بی مانندها، جمعِ واژۀ فرید، جمعِ واژۀ فریده
فراید
فرهنگ فارسی عمید