جدول جو
جدول جو

معنی خراید

خراید((خَ یِ))
جمع خریده، لؤلؤهای ناسفته، دوشیزگان، زنان شرمگین
تصویری از خراید
تصویر خراید
فرهنگ فارسی معین

واژه‌های مرتبط با خراید

خراید

خراید
جَمعِ واژۀ خَریدَه. (ناظم الاطباء). رجوع به ’خریده’ در این لغت نامه شود. این کلمه را خرائد نیز آورند: و آن خراید را کی از حلی براعت عاطل بوده و از حله بلاغت عاری لباس الفاظ در پوشان. (سندبادنامه). و از ترتیب ارزاق خراید با تهذیب اوراق جراید نمی رسم. (جهانگشای جوینی)
لغت نامه دهخدا

خرشید

خرشید
خورشید، آفتاب، از شخصیتهای شاهنامه، نام پسر خراد از سرداران خسروپرویز پادشاه ساسانی
خرشید
فرهنگ نامهای ایرانی

خرشید

خرشید
توضیح در غالب نسخه های خطی قبل از عهد مغول و اوایل آن عهد همین صورت ضبط شده نه (خورشید)
فرهنگ لغت هوشیار