سرخ شده از حرارت آتش، تافته، گداخته، برای مثال به دست آهن تفته کردن خمیر / به از دست برسینه پیش امیر (سعدی۲ - ۸۳) بافته شده، تنیده، تفنه، تنته، تنسته، تینه، تنه
سرخ شده از حرارت آتش، تافته، گداخته، برای مِثال به دست آهن تفته کردن خمیر / بِه از دست برسینه پیش امیر (سعدی۲ - ۸۳) بافته شده، تَنیده، تَفنَه، تَنتَه، تَنَستَه، تینه، تَنه
از مشاهیر شاعران فارسی گوی هند و منشی هرکوپال سکندرآبادی است. دیوان بزرگی دارد و از گلستان سعدی هم استقبال کرده است. این بیت از اوست: چند گویی که نشان نیست ز خونین کفنان مگر این لاله که بینی ز شهیدان تو نیست ؟ (از قاموس الاعلام ترکی ج 3)
از مشاهیر شاعران فارسی گوی هند و منشی هرکوپال سکندرآبادی است. دیوان بزرگی دارد و از گلستان سعدی هم استقبال کرده است. این بیت از اوست: چند گویی که نشان نیست ز خونین کفنان مگر این لاله که بینی ز شهیدان تو نیست ؟ (از قاموس الاعلام ترکی ج 3)