جدول جو
جدول جو

معنی تفته

تفته
سرخ شده از حرارت آتش، تافته، گداخته، برای مثال به دست آهن تفته کردن خمیر / به از دست برسینه پیش امیر (سعدی۲ - ۸۳)
بافته شده، تنیده، تفنه، تنته، تنسته، تینه، تنه
تصویری از تفته
تصویر تفته
فرهنگ فارسی عمید