جدول جو
جدول جو

معنی فاکل - جستجوی لغت در جدول جو

فاکل
زلف، موی جلوی سر
فرهنگ گویش مازندرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از شاکل
تصویر شاکل
(پسرانه)
شبیه و مانند
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از فاضل
تصویر فاضل
(پسرانه)
دارای فضیلت و برتری در علم
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از فاضل
تصویر فاضل
دارای برتری و فضیلت، به ویژه در علم، افزون، زیاد، نیکو، پسندیده، برتر
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از فاعل
تصویر فاعل
به جا آورنده، کنندۀ کاری، در دستور زبان علوم ادبی کلمه ای که انجام فعل به آن نسبت داده می شود، مقابل مفعول، انجام دهندۀ عمل جنسی با دیگری
فاعل بالجبر: در فلسفه آنکه فعل او از روی آگاهی و اختیار است
فاعل مختار: مقابل فاعل بالجبر، آنکه فعل او از روی آگاهی و اختیار است
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از فاصل
تصویر فاصل
جداکنندۀ دو چیز از هم مثلاً خط فاصل، فاصله، قاطع
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از کاکل
تصویر کاکل
دسته ای از موی میان سر که آن را بلند نگه دارند، موی جلو سر
فرهنگ فارسی عمید
(اَ کِ)
نام بطنی از عرب که جد آنها را نام، افکل است. (منتهی الارب). نام بنی افکل که آن نام پدر آن بطن است. (از اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا
تصویری از کاکل
تصویر کاکل
موی میان سر پسران و مردان و اسب و استر و غیره را گویند
فرهنگ لغت هوشیار
پستاز: اسپ، پست اسبی که در میدان (مسابقه) عقب همه اسبان بدود، فرومایه سفله پست
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از فائل
تصویر فائل
رگ ران
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از فاکه
تصویر فاکه
شوخ لوده، میوه دار، فراخزی خداوند میوه میوه فروش، مردم خوش طبع
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از فالک
تصویر فالک
گرد پستان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از فاصل
تصویر فاصل
جدا کننده حق از باطل، قاطع
فرهنگ لغت هوشیار
فزونی یابنده، کسی را گویند که در دانش و علم بر دیگران فزونی یابد و بدین معنی در زبان فارسی بسیار رایج است، دانشمند، صاحب فضل
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از فاعل
تصویر فاعل
کننده کار، عمل کننده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از فابل
تصویر فابل
فرانسوی افسانه متل داستانک
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از فاجل
تصویر فاجل
منگیاگر (منگ منگیا قمار)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از عاکل
تصویر عاکل
کوتاه، زفت (بخیل)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شاکل
تصویر شاکل
همانندی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تاکل
تصویر تاکل
خوردگی، درخشندگی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از افکل
تصویر افکل
لرزه گروه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ثاکل
تصویر ثاکل
ناروند بی فرزند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از باکل
تصویر باکل
فرانسوی گل کمر (جواهرات سلطنتی ایران)
فرهنگ لغت هوشیار
طعام و خوردنی فرانسوی دو کانه، جمع ماکل، خورش ها خوراک ها خوردنی ها خورش خوردنی خوراک اشکال بلورینی که در ساختمان کانیها از اجتماع دو یا چند بلور حاصل شود و یا دونیم بلور در یک کانی بمنظور پیدا کردن عناصر تقارنی بیشتری نسبت بهم تغییر وضع دهند و شکلی حاصل کنند که جزبلور اصلی است. در این حالت آنرا ماکل آن کانی نامند. ماکل ها بر دوقسمند: یکی ماکل ساده که عبارت از ماکل بهم چسبیده است یعنی دو فرد بلور و یادو نیم فرد بلور در یک سطح صاف بهم ملصق میشوند که این سطح التصاق سطح تقارن ماکل نیز خواهد بود و دیگر ماکل درهم یا ماکل تداخلی است که محل التصاق دو فرد یا دو نیم فرد بلور یک سطح صاف نیست و این دو قسمت درهم داخل شده اند و بنابراین سطح التصاق سطح تقارن نخواهد بود و در این وضع سطح تقارن دیگری پیدا میکنند، جمع ماکل خوردنیها خوراکها: زاهد کسی باشد که او را به آنچه تعلق بدنیادارد مانند ماکل و مشارب... رغبت نبود. خوردنی خوراکی جمع ماکل
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از فاکت
تصویر فاکت
((کْ))
نمونه تاریخی یا رویداد یا کلامی که نشان دهنده واقعیتی معّین باشد
فرهنگ فارسی معین
تصویری از فاعل
تصویر فاعل
((عِ))
انجام دهنده، عمل کننده
فرهنگ فارسی معین
تصویری از فاضل
تصویر فاضل
فزونی یابنده، دانشمند، صاحب هنر
فرهنگ فارسی معین
تصویری از فاصل
تصویر فاصل
((ص))
جداکننده دو چیز از هم
فرهنگ فارسی معین
تصویری از فایل
تصویر فایل
محفظه ای کشویی برای نگه داری پرونده ها، پرونجا (واژه فرهنگستان)
فرهنگ فارسی معین
تصویری از فاکس
تصویر فاکس
فکس، دورنگار (واژه فرهنگستان)، دستگاهی برای مخابره تصویر نامه و اسناد و آن چه روی کاغذ آمده باشد، دورنویس، نمابر، پست تصویری
فرهنگ فارسی معین
تصویری از فاکه
تصویر فاکه
((کِ))
میوه فروش، مرد خوش طبع
فرهنگ فارسی معین
تصویری از فاضل
تصویر فاضل
فرجاد
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از فاعل
تصویر فاعل
کنا، کننده، کنشگر
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از فاکس
تصویر فاکس
دورنگار
فرهنگ واژه فارسی سره