معنی فاکس - فرهنگ فارسی معین
معنی فاکس
- فاکس
- فکس، دورنگار (واژه فرهنگستان)، دستگاهی برای مخابره تصویر نامه و اسناد و آن چه روی کاغذ آمده باشد، دورنویس، نمابر، پست تصویری
تصویر فاکس
فرهنگ فارسی معین
واژههای مرتبط با فاکس
تاکس
- تاکس
- فرانسوی نهاده بها نرخ انگلیسی ساو (مالیات) قیمت نرخ نرخ ثابت هر چیز
فرهنگ لغت هوشیار