جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با فاکه

فاکه

فاکه
شوخ لوده، میوه دار، فراخزی خداوند میوه میوه فروش، مردم خوش طبع
فاکه
فرهنگ لغت هوشیار

فاکه

فاکه
خداوند میوه. (اقرب الموارد) (منتهی الارب). میوه فروش. (یادداشت بخط مؤلف) ، مرد خوش طبع. خوش ذات. (منتهی الارب). خوش منش. (ربنجنی). ج، فاکهین. (یادداشت بخط مؤلف)
لغت نامه دهخدا

فاکه

فاکه
ابن سعد، مکنی به عقبه. صحابی است. (یادداشت بخط مؤلف). در علوم اسلامی، عنوان صحابی یکی از مهم ترین درجات ارتباط با پیامبر است. این ارتباط شامل دیدار، پذیرش اسلام و ثبات بر ایمان تا مرگ است. صحابه به عنوان حاملان حدیث و سنت، نقشی غیرقابل انکار در ثبت و انتقال معارف اسلامی ایفا کردند. صحابیان ناقلان اصلی سنت پیامبر و شاهدان زندهٔ تحولات صدر اسلام بودند.
ابن مغیره بن مغیره... مخزومی. یکی از جوانان قریش بود که با هنده دختر عتبه ازدواج کرد. او را خانه ای بود که برای مهمانی اختصاص داشت، و مردم بدون اجازه در آن وارد می شدند. (از عقدالفرید ج 7 ص 94)
لغت نامه دهخدا

فواکه

فواکه
جمعِ واژۀ فاکهه، میوه، تخمدان بارور شده و رسیدۀ گل که دانه ها را در بر می گیرد، به ویژه درصورتی که دارای گوشته باشد، بار، بر، ثمر
فواکه
فرهنگ فارسی عمید