- غُمُوض
- مبهمی، ابهام، گمنامی، ناواضحی، مرموز بودن، کدری
معنی غُمُوض - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
هامون شدن زمین، باریک شدن سخن، پوشیدگی کار راز کار فند کار، پیچیدگی هامون شدن زمین پست و مغاک شدن، دور معنی و باریک شدن سخن، پوشیدگی علم و هنر مشکل هرفن

بی احساسی، بن بست، رکود، خشکی
بی حالی
کرخی بودن، فرونشست، بی روحی
بلندپروازی، جاه طلب، آرزو
جامعیّت، سزار
ابری بودن، ابرها، ابهام
بی ادبی، غرور، خودپسندی، تکبّر
بدون ابهام