معنی جُمُود
جُمُود
بی احساسی، بن بست، رکود، خشکی
دیکشنری عربی به فارسی
واژههای مرتبط با جُمُود
خُمُود
خُمُود
کِرِخی بودَن، فُرُونِشَست، بی روحی
دیکشنری عربی به فارسی
جُنُون
جُنُون
دیوانِگی، جُنون
دیکشنری عربی به فارسی
جُمهُور
جُمهُور
مُخاطِبان، عُمومی
دیکشنری عربی به فارسی
جُلُوس
جُلُوس
چُمباتمِه زَدَن، نِشَستِه
دیکشنری عربی به فارسی
خُمُول
خُمُول
بی حالی
دیکشنری عربی به فارسی
خُلُود
خُلُود
جاوِدانِگی
دیکشنری عربی به فارسی
طُمُوح
طُمُوح
بُلَندپَروَازی، جاه طَلَب، آرِزو
دیکشنری عربی به فارسی
شُمُول
شُمُول
جامِعیَّت، سِزار
دیکشنری عربی به فارسی
غُمُوض
غُمُوض
مُبهَمی، اِبهام، گُمنامی، ناواضِحی، مَرموز بودَن، کِدِری
دیکشنری عربی به فارسی