معنی طُمُوح
طُمُوح
بلندپروازی، جاه طلب، آرزو
دیکشنری عربی به فارسی
واژههای مرتبط با طُمُوح
طَمُوح
طَمُوح
بُلَند پَرواز، جاه طَلَب
دیکشنری عربی به فارسی
جُمُود
جُمُود
بی اِحساسی، بُن بَست، رُکود، خُشکی
دیکشنری عربی به فارسی
خُمُول
خُمُول
بی حالی
دیکشنری عربی به فارسی
خُمُود
خُمُود
کِرِخی بودَن، فُرُونِشَست، بی روحی
دیکشنری عربی به فارسی
شُمُول
شُمُول
جامِعیَّت، سِزار
دیکشنری عربی به فارسی
غُمُوض
غُمُوض
مُبهَمی، اِبهام، گُمنامی، ناواضِحی، مَرموز بودَن، کِدِری
دیکشنری عربی به فارسی
وُضُوح
وُضُوح
دیدپَذیری، وُضوح
دیکشنری عربی به فارسی
نُمُوّ
نُمُوّ
رُشد
دیکشنری عربی به فارسی
طرموح
طرموح
بلندبالا. (منتهی الارب) (آنندراج)
لغت نامه دهخدا