جدول جو
جدول جو

معنی غف - جستجوی لغت در جدول جو

غف
(غُف ف)
قوت روزگذار. (ناظم الاطباء) در فرهنگها به این معنی غفّه آمده است. رجوع به غفّه شود
لغت نامه دهخدا
غف
(غَ)
موی درهم پیچیده و مجعد. (از برهان قاطع). موی مجعد باشد. (فرهنگ اوبهی). موی جعد باشد. (معیار جمالی شمس فخری) ، هرچیز محکم و استوار و سخت و هنگفت و بسته. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
غف
برگ خشکیده
تصویری از غف
تصویر غف
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از غفور
تصویر غفور
(پسرانه)
بخشاینده و آمرزنده گناهان، از نامهای خداوند
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از غفار
تصویر غفار
(پسرانه)
آمرزنده و بخشاینده، از نامهای خداوند
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از غفر
تصویر غفر
پرز جامه، موی نرم و ریز در ساق پا، پشت گردن یا پیشانی، در علم زیست شناسی بزغالۀ کوهی، بچۀ بز کوهی، در علم نجوم از منازل قمر، در علم نجوم سه ستارۀ کوچک در برج میزان
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از غفیر
تصویر غفیر
موی نرم و ریز در گردن یا رخسار، کثیر، بسیار
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از غفلت
تصویر غفلت
فراموش کردن، از یاد بردن، بی خبری، فراموش کاری، سهو و اهمال
غفلت داشتن: بی توجه بودن
غفلت شدن: بی توجهی شدن
غفلت کردن: غفلت داشتن، غفلت ورزیدن، غافل شدن، غافل بودن
غفلت ورزیدن: غفلت داشتن، غفلت ورزیدن، غافل شدن، غافل بودن، غفلت کردن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از غفلت ورزیدن
تصویر غفلت ورزیدن
غفلت داشتن، غفلت ورزیدن، غافل شدن، غافل بودن، غفلت کردن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از غفج
تصویر غفج
آبگیر، تالاب، مغاک، گودال، برای مثال به هر تلی بر، از خسته گروهی / به هر غفجی بر، ازفر خسته پنجاه (عنصری - لغت نامه - غفج)
شمشیر تیز و برّان، حسام، صارم، جوهردار، شربت الماس، شمشیر آبدار، جراز، صمصام، قاضب
سندان آهنگری
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از غفارالذنوب
تصویر غفارالذنوب
پوشانندۀ گناهان، آمرزندۀ گناهان، از صفات خدای تعالی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از غفور
تصویر غفور
بسیار آمرزنده، پوشندۀ گناه، آمرزندۀ گناه، آمرزگار، از صفات باری تعالی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از غفار
تصویر غفار
بسیار آمرزنده، آمرزگار، آمرزنده و پوشانندۀ گناه، از صفات خدای تعالی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از غفلت کردن
تصویر غفلت کردن
غفلت داشتن، غفلت ورزیدن، غافل شدن، غافل بودن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از غفره
تصویر غفره
روپوش که با آن روی چیزی را بپوشانند
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از غفول
تصویر غفول
غافل شدن، فراموش کردن، از یاد بردن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از غفلتا
تصویر غفلتا
غافلانه، بدون تامل، به ناگاه
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از غفور
تصویر غفور
بسیار آمرزنده، آمرزگار
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از غفلت ورزیدن
تصویر غفلت ورزیدن
غفلت کردن بی خبر شدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از غفلت ورزی
تصویر غفلت ورزی
بی اعتنائی، بی احتیاطی، بی پروائی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از غفلت ورز
تصویر غفلت ورز
سوتک نا آگاه غافل بی خبر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از غفلتی
تصویر غفلتی
بی خبری ناآگاهی
فرهنگ لغت هوشیار
سوتکی فرناسی فرناس سویس سویست فرغول (تا خیر بود در کار ها) به هر کار بیداد و بشکول باش به دل دشمن خواب و فرغول باش فرویشی پرویشی (و هم فی غفله و ایشان در فرویشی اند) ناگهان نابیوسان نانیوشان ناگهان بی خبر: مشغول صحبت بودند که جمشید غفله وارد شد، توضیح نوشتن این کلمه به صورت غفلتا صحیح نیست
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از غفنجی
تصویر غفنجی
عمق ژرفا گودی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از غفو
تصویر غفو
هم آوای عفو تله شیر، نرگس سرایندگان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از غفول
تصویر غفول
فراموش کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از غفه
تصویر غفه
پوستین
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از غفی
تصویر غفی
تلخدانه در گندم، بیکاره بی سود، فرومایه
فرهنگ لغت هوشیار
همه همگی از مه تا که بش موی گردن، موی رخسار، پوشنده آمرزیدن گناه کسی را مغفرت غفران، بسیار فراوان. یا جم غفیر. گروه بسیار از وضیع و شریف و کوچک و بزرگ، همه جمیع
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از غفیره
تصویر غفیره
بسیاری فراوانی، درست کننده، پوشش
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از غفیله
تصویر غفیله
نام نمازیست که میان نماز مغرب و عشا می خوانند
فرهنگ لغت هوشیار
نهال های شهوات و خوش طبعی را می خواهی تا در زمین غفلت لان نشانی ویستار گاه فرناسگاه جای غفلت غفلت خیز: نهال های شهوات و خوش طبعی را می خواهی تا در زمین ناحق و غفلت لان نشانی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از غفران
تصویر غفران
آمرزش، بخشایش
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از غفلت
تصویر غفلت
ناآگاهی
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از غفور
تصویر غفور
بخشایشگر، آمرزگار، بخشاینده
فرهنگ واژه فارسی سره