معنی غفار - فرهنگ فارسی عمید
معنی غفار
غفار
بسیار آمرزنده، آمرزگار، آمرزنده و پوشانندۀ گناه، از صفات خدای تعالی
تصویر غفار
فرهنگ فارسی عمید
واژههای مرتبط با غفار
غفار
غفار
نیک آمرزگار، آمرزنده و پوشنده گناه، آمرزنده گناهان، از صفات خدایتعالی
فرهنگ لغت هوشیار
غفار
غفار
ابن جاسم بن عملیق. او جدی جاهلی قدیم بود. پسرانش در نجد منزل داشتند. (از اعلام زرکلی ج 2 ص 760)
لغت نامه دهخدا
غفار
غفار
موی گردن و پس گردن. موی رخسار و موی زرد ساق و پیشانی. (منتهی الارب) (آنندراج). موهایی ریز که بر گردن و هردو جانب ریش وقفا و ساق زن و مانند آنهاست. (از اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا
جدول جو جستجوی پیشرفته در مجموعه فرهنگ لغت، دیکشنری و دایره المعارف گوناگون
© 2025 | تمامی خدمات جدول جو رایگان است.