غفول غفول شتر ماده که به سبب متانت و رزانت از چیزی نرمد. (منتهی الارب) (آنندراج). شتر مادۀ ابلهی که از شیر دادن به بچۀ از شیر بازگرفته شده امتناع نکند و به دوشیدن شیر از وی بی اعتنا باشد. (از اقرب الموارد) لغت نامه دهخدا
غفول غفول غافل شدن. (تاج المصادر بیهقی) (مصادر زوزنی). به معانی غفله و غَفَل. (از اقرب الموارد). رجوع به غفله و غَفَل شود لغت نامه دهخدا
غلول غلول خیانت، مکرجمعِ واژۀ غُل، طوق و بند های آهنی که به گردن یا دست و پای زندانیان می بستند فرهنگ فارسی عمید