- غشوه
- پرده پوشش
معنی غشوه - جستجوی لغت در جدول جو
- غشوه
- پرده، پوشش
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
بد چشم، زشت روی، دهن گشاد
هر چیزی که به کسی دهند تا کاری بر خلاف وظیفه خود انجام دهد یا حق کسی را ضایع کند
امعا، روده ها
ناشناسایی، زشتی
ناز و کرشمه، نیرنگ، فریب
خوشۀ خشک شدۀ گندم یا جو
توس، درختی بزرگ و جنگلی از خانوادۀ پیاله داران، با برگ های دندانه دار و نوک تیز که دم کردۀ برگ و پوست آن برای تصفیۀ خون، تقویت معده و کاهش تب مفید است، تیس، غوش، سندر، غان
توس، درختی بزرگ و جنگلی از خانوادۀ پیاله داران، با برگ های دندانه دار و نوک تیز که دم کردۀ برگ و پوست آن برای تصفیۀ خون، تقویت معده و کاهش تب مفید است، تیس، غوش، سندر، غان
امعا، روده ها، بد و پست از هر چیز
ظلمت، تاریکی، یک چهارم اول شب، شام
زشت رو، دارای چهرۀ زشت، زشت صورت، بدرو، بدگل
بوییدن، بو کردن، مست کردن، سرخوشی از می، سکر، مستی، اول مستی
کار نا پیدا نمودن و کردن، غیر آشکار، ناز و کرشمه
پیکار با بیدینان اگر پیامبر صلی الله علیه و آله یا پیشوای دین سپاه را همراهی کند، یکبار جنگیدن خواست آرزو
بیهوشی پرده پوشش
ستمکار، جنگ، سرکش ماده شتر
پرده، پوشش، تاریکی چشم
پگاه، میان طلوع فجر و طلوع شمس
نادانی
توانگری
تیر رس بنگرید به قلوه کلوه
زشت گردانده آکنهاده زشت نا هنجار نا هماهنگ زشتروی زشت گرداننده ظکنهنده نا هنجار کننده زشت گردانیده عیب کرده شده زشت گرداننده عیب کننده، جمع مشوهین
نشوت و نشوه در فارسی مستی سرمستی، بوی یافتن، آگاهی سرخوش شدن و نشاه یافتن بوسیله استعمال مواد مخدر، سرخوشی و نشاه: باشد کچلی نهان به فرقت چون نشوه که مضمر است در بنگ. (ایرج میرزا. چا. دکترمحجوب 29)
پرده، پوشش، تیرگی چشم
((ش))
فرهنگ فارسی معین
خوشه، چندین دانه میوه که به هم پیوسته و از شاخه درخت یا ساقه گیاه آویزان باشد، سنبله، ششمین برج از بروج دوازده گانه که خورشید در حرکت ظاهری خود شهریور ماه در این برج دیده می شود
جنگ مسلمانان با کافران که حضرت رسول شخصاً همراه سپاهیان بود مثلاً غزوۀ بدر، غزوۀ احد، غزوۀ خندق
غطا، پرده، پوشش
غاصب، ستمگر، ظالم، بیدادگر، جبّار، ستمکار، گرداس، جائر، ستم کیش، ظلم پیشه، جفا پیشه