دیگ بزرگ مسی که گوسفندداران صحرانشین و مردم ده برای جوشاندن شیر و دوغ از آن استفاده کنند و در شهرها برای پختن آش و آبگوشت و کله پاچه در دکانهای عمومی بکار برند، مرجل، (منتهی الارب)، و رجوع به غزغن شود
دیگ بزرگ مسی که گوسفندداران صحرانشین و مردم ده برای جوشاندن شیر و دوغ از آن استفاده کنند و در شهرها برای پختن آش و آبگوشت و کله پاچه در دکانهای عمومی بکار برند، مرجل، (منتهی الارب)، و رجوع به غزغن شود
جمع فارسی کلمه غازی است که بر مطلق جنگجویان و سپاهیان اطلاق میشود: اندر وی (قالیقله غازیانند بنوبت از هر جایی. (حدود العالم). غازیان ماوراءالنهر و مردم شهر به طاعت پیش آمدند و دولت عالی را بندگی نمودند. (تاریخ بیهقی). چون خوارزمشاه از جیحون بگذشت علی تکین بخارا را به غازیان سپرد. (تاریخ بیهقی). ساق چون تیر غازیان به قیاس گوش خنجر کشیده چون الماس. نظامی. ، بازیگران: کف در آن ساغر معلق زن چو طفل غازیان کز بلورلوریانش طوق و چنبر ساختند. خاقانی. ای پیر عاشقان که در این چنبری گرو چون طفل غازیانت ز چنبر گذشتنی است. خاقانی
جمع فارسی کلمه غازی است که بر مطلق جنگجویان و سپاهیان اطلاق میشود: اندر وی (قالیقله غازیانند بنوبت از هر جایی. (حدود العالم). غازیان ماوراءالنهر و مردم شهر به طاعت پیش آمدند و دولت عالی را بندگی نمودند. (تاریخ بیهقی). چون خوارزمشاه از جیحون بگذشت علی تکین بخارا را به غازیان سپرد. (تاریخ بیهقی). ساق چون تیر غازیان به قیاس گوش خنجر کشیده چون الماس. نظامی. ، بازیگران: کف در آن ساغر معلق زن چو طفل غازیان کز بلورلوریانش طوق و چنبر ساختند. خاقانی. ای پیر عاشقان که در این چنبری گرو چون طفل غازیانت ز چنبر گذشتنی است. خاقانی
شهر و مرکز ایالتی است در روسیه در 1200 گزی جنوب شرقی سن پطرزبورگ (لنین گراد) و 725هزارگزی مشرق مسکو، بر ساحل گارانسکی که از طرف چپ به ولگا میریزد و در 5 هزارگزی از ساحل ولگا در 55 درجه و 47 دقیقه و 24 ثانیه و 46 درجه و 47 دقیقه و 4ثانیه واقع است، دارای دانشگاه، کتابخانه، رصدخانه و کارگاه تشریح و شیمی، موزه طبیعی و مدارس متعدد و کلیسا و جوامع، مطبعۀ مخصوص بطبع کتب ترکی است، و نیز قلعه ای قدیم دارد که نزد مسلمانان معزز است، دباغخانه های زیاد، رنگرزخانه های متعدد، تصفیه خانه های گوناگون برای روغن و موم، کارخانه های صابون پزی و آبجوسازی و بعضی دستگاههای بافندگی و کارخانجات اسلحه، ریخته گرخانه های آهن و مس دارد و تجارت آن پررونق است، شمارۀ کارخانه های بزرگ آن به صد بالغ میگردد، بر اثرکمی آبها وقفه ای در تجارت حاصل شود ولی نوبهار تلافی آن را میکند، هوایش بسیار معتدل است، انهار لبریز میگردند کشتیها در محاذات کارخانه ها و مغازه ها لنگر می اندازند و در نتیجه جوش و خروشی در تجارت حاصل میگردد، شهر غازان در قرن 14 میلادی از طرف بایدو خان و یا یکی از اخلافش در 14 و یا 28 هزارگزی شمال شرقی موقع حالیه بنا شده، و در اواخر قرن مزبور به دست واستیل دیمتریویچ دوک کبیر روسیه رو به ویرانی نهاد و چهل سال بعد، از طرف خان دشت قپچاق در قرب مجرای ولگا یعنی در موقع کنونی تأسیس شد و یک مرکز بزرگ تجاری بین اروپا و آسیا گردید، هنگام انقسام دولت دشت قپچاق غازان، مرکز یکی از قطعات پنجگانه متشکل از بهم خوردن این دولت عظیم شد و تاتارهای غازان مدت مدیدی با روسیان مبارزه کردند بالاخره بسال 1552 میلادی شهر و خانی غازان تحت تصرف روسها درآمد، مدت مدیدی لون اسلامی شهر تغییر نکرد و تقریباً تمام اهالی از تاتار بودند، اما در اواخر قرن 16 میلادی به امر امپراطور مسلمانان را از شهر بیرون کرده مساجد را طعمه آتش ساختند، و در حال حاضر مقدار مسلمانان از یک ثمن کلیۀ نفوس تجاوز نمیکنند و اینان در جهت شمال غربی از برکۀ قبان محلۀ جداگانه ای تشکیل داده اند، خانه های قسم اعظم این شهر از چوب ساخته شده و چسبیده بهم است و فقط در محلات بالا عمارات مخصوص به اعیان و اشراف دیده می شود که کوچه های وسیع و مفروش دارد، (از قاموس الاعلام ترکی)
شهر و مرکز ایالتی است در روسیه در 1200 گزی جنوب شرقی سن پطرزبورگ (لنین گراد) و 725هزارگزی مشرق مسکو، بر ساحل گارانسکی که از طرف چپ به ولگا میریزد و در 5 هزارگزی از ساحل ولگا در 55 درجه و 47 دقیقه و 24 ثانیه و 46 درجه و 47 دقیقه و 4ثانیه واقع است، دارای دانشگاه، کتابخانه، رصدخانه و کارگاه تشریح و شیمی، موزه طبیعی و مدارس متعدد و کلیسا و جوامع، مطبعۀ مخصوص بطبع کتب ترکی است، و نیز قلعه ای قدیم دارد که نزد مسلمانان معزز است، دباغخانه های زیاد، رنگرزخانه های متعدد، تصفیه خانه های گوناگون برای روغن و موم، کارخانه های صابون پزی و آبجوسازی و بعضی دستگاههای بافندگی و کارخانجات اسلحه، ریخته گرخانه های آهن و مس دارد و تجارت آن پررونق است، شمارۀ کارخانه های بزرگ آن به صد بالغ میگردد، بر اثرکمی آبها وقفه ای در تجارت حاصل شود ولی نوبهار تلافی آن را میکند، هوایش بسیار معتدل است، انهار لبریز میگردند کشتیها در محاذات کارخانه ها و مغازه ها لنگر می اندازند و در نتیجه جوش و خروشی در تجارت حاصل میگردد، شهر غازان در قرن 14 میلادی از طرف بایدو خان و یا یکی از اخلافش در 14 و یا 28 هزارگزی شمال شرقی موقع حالیه بنا شده، و در اواخر قرن مزبور به دست واستیل دیمتریویچ دوک کبیر روسیه رو به ویرانی نهاد و چهل سال بعد، از طرف خان دشت قپچاق در قرب مجرای ولگا یعنی در موقع کنونی تأسیس شد و یک مرکز بزرگ تجاری بین اروپا و آسیا گردید، هنگام انقسام دولت دشت قپچاق غازان، مرکز یکی از قطعات پنجگانه متشکل از بهم خوردن این دولت عظیم شد و تاتارهای غازان مدت مدیدی با روسیان مبارزه کردند بالاخره بسال 1552 میلادی شهر و خانی غازان تحت تصرف روسها درآمد، مدت مدیدی لون اسلامی شهر تغییر نکرد و تقریباً تمام اهالی از تاتار بودند، اما در اواخر قرن 16 میلادی به امر امپراطور مسلمانان را از شهر بیرون کرده مساجد را طعمه آتش ساختند، و در حال حاضر مقدار مسلمانان از یک ثمن کلیۀ نفوس تجاوز نمیکنند و اینان در جهت شمال غربی از برکۀ قبان محلۀ جداگانه ای تشکیل داده اند، خانه های قسم اعظم این شهر از چوب ساخته شده و چسبیده بهم است و فقط در محلات بالا عمارات مخصوص به اعیان و اشراف دیده می شود که کوچه های وسیع و مفروش دارد، (از قاموس الاعلام ترکی)
دیگ طعام پزی. غزغن. غزغند: و هرسال به بهانۀ ایلچیان چندین هزار زیلو و جامۀ خواب و غزغان و اوانی و آلات مردم میبردند. (تاریخ غازانی چ انگلستان ص 250). زیلو و جامۀ خواب و غزغان و دیگر آلات از خانه مردم جهت ایلچیان برگرفتندی. (تاریخ غازانی ص 356). رجوع به غزغن و غزغند شود
دیگ طعام پزی. غزغن. غزغند: و هرسال به بهانۀ ایلچیان چندین هزار زیلو و جامۀ خواب و غزغان و اوانی و آلات مردم میبردند. (تاریخ غازانی چ انگلستان ص 250). زیلو و جامۀ خواب و غزغان و دیگر آلات از خانه مردم جهت ایلچیان برگرفتندی. (تاریخ غازانی ص 356). رجوع به غزغن و غزغند شود
از هم شکافته و بازشده، (برهان) (آنندراج) : روی نشویی نکنی یک نماز کافری ای ... زنت غازغاز، تاج بهار جامی (از آنندراج) (انجمن آرای ناصری) (صحاح الفرس)، بپاره های خرد بریده، ترک ترک، شکاف شکاف: صعوه در ظل همای عدل و داد پهلوان مر عقاب ظلم را پر بردراند غازغاز، سوزنی
از هم شکافته و بازشده، (برهان) (آنندراج) : روی نشویی نکنی یک نماز کافری ای ... زنت غازغاز، تاج بهار جامی (از آنندراج) (انجمن آرای ناصری) (صحاح الفرس)، بپاره های خرد بریده، ترک ترک، شکاف شکاف: صعوه در ظل همای عدل و داد پهلوان مر عقاب ظلم را پر بردراند غازغاز، سوزنی
دیگ مسین، (لطائف)، و در غرائب اللغات نوشته که قزغان به معنی ظرف آهنین است که در آن روغن انداخته چیزی بریان نمایند، آن را کراهی گویند، (آنندراج)، دیگ بزرگ را گویند که در آن چیزی پزند، گویند این لغت ترکی است، (برهان) : در حدیث دیگران دل دان چنان کآب جوشان ز آتش اندر قازغان، (مثنوی از حاشیۀ برهان قاطع چ معین)، رجوع به قازقان شود
دیگ مسین، (لطائف)، و در غرائب اللغات نوشته که قزغان به معنی ظرف آهنین است که در آن روغن انداخته چیزی بریان نمایند، آن را کراهی گویند، (آنندراج)، دیگ بزرگ را گویند که در آن چیزی پزند، گویند این لغت ترکی است، (برهان) : در حدیث دیگران دل دان چنان کآب جوشان ز آتش اندر قازغان، (مثنوی از حاشیۀ برهان قاطع چ معین)، رجوع به قازقان شود
شهری است متصل به بندر انزلی و در فاصله 3500 گزی شهر رشت و 136 هزارگزی بندر آستارا واقع و ضمیمۀ بندر انزلی است که بوسیلۀ دو پل بزرگ که از بناهای دوران پهلوی است از جزیره میان پشته به غازیان متصل است، فاصله بین غازیان و بندر انزلی یک کانال طبیعی است که مرداب را به دریای خزر متصل می کندو عرض آن کمتر از یک هزار گز است، در غازیان بناها وخیابانهای زیبا و بسیاری از مؤسسات دیگر وجود دارد، رجوع به انزلی شود، (ج 2 فرهنگ جغرافیائی ایران)
شهری است متصل به بندر انزلی و در فاصله 3500 گزی شهر رشت و 136 هزارگزی بندر آستارا واقع و ضمیمۀ بندر انزلی است که بوسیلۀ دو پل بزرگ که از بناهای دوران پهلوی است از جزیره میان پشته به غازیان متصل است، فاصله بین غازیان و بندر انزلی یک کانال طبیعی است که مرداب را به دریای خزر متصل می کندو عرض آن کمتر از یک هزار گز است، در غازیان بناها وخیابانهای زیبا و بسیاری از مؤسسات دیگر وجود دارد، رجوع به انزلی شود، (ج 2 فرهنگ جغرافیائی ایران)
دیگ و پاتیل و غیره، قدر بزعم صاحب فرهنگ ضیاء این کلمه همان خاژغان، (فرهنگ ضیاء ص 748)، و صاحب فرهنگ شعوری آن را بمعنی قازغان گرفته است، (فرهنگ شعوری ج 1 ص 373)، رجوع به کلمه خاژغان شود
دیگ و پاتیل و غیره، قِدر بزعم صاحب فرهنگ ضیاء این کلمه همان خاژغان، (فرهنگ ضیاء ص 748)، و صاحب فرهنگ شعوری آن را بمعنی قازغان گرفته است، (فرهنگ شعوری ج 1 ص 373)، رجوع به کلمه خاژغان شود
نام یکی از شاهزادگان مغولی که در زمان سلطان سعید اولجایتو محمد از ملازمین شاهزاده یساور بوده است و پس از مغلوب و کشته شدن یساور، به دست سپاهیان سلطان سعید گرفتار و اسیر گردیده است، (ذیل جامع التواریخ رشیدی به اهتمام بیانی چ طهران ص 113) بیست و ششمین از خاندان چنگیزی در ماوراءالنهر از اولوس جغتای، از 744 تا 747هجری قمری
نام یکی از شاهزادگان مغولی که در زمان سلطان سعید اولجایتو محمد از ملازمین شاهزاده یساور بوده است و پس از مغلوب و کشته شدن یساور، به دست سپاهیان سلطان سعید گرفتار و اسیر گردیده است، (ذیل جامع التواریخ رشیدی به اهتمام بیانی چ طهران ص 113) بیست و ششمین از خاندان چنگیزی در ماوراءالنهر از اولوس جغتای، از 744 تا 747هجری قمری
گیاهی است از تیره چتریان که دو ساله است (بعض گونه هایش پایا میباشد) و در سراسر نواحی بحرالروم و حبشه و ایران میروید. ارتفاع آن بین 1 تا 5، 1 است. برگهای متناوب و دارای بریدگی بسیار و دمبرگش شامل غلافی است که ساقه را فرا میگیرد. برگش معطر و طمعش مطبوع و کمی شیرین است رازیانج شمار شمره سونف باریان بسباس. یا رازیانه آبی کاکله. یا رازیانه دریایی کاکله. یا رازیانه رومی انیسون. یا رازیانه کاذب شوید شبت
گیاهی است از تیره چتریان که دو ساله است (بعض گونه هایش پایا میباشد) و در سراسر نواحی بحرالروم و حبشه و ایران میروید. ارتفاع آن بین 1 تا 5، 1 است. برگهای متناوب و دارای بریدگی بسیار و دمبرگش شامل غلافی است که ساقه را فرا میگیرد. برگش معطر و طمعش مطبوع و کمی شیرین است رازیانج شمار شمره سونف باریان بسباس. یا رازیانه آبی کاکله. یا رازیانه دریایی کاکله. یا رازیانه رومی انیسون. یا رازیانه کاذب شوید شبت