سست در کار. سست کار. (آنندراج) ، در تداول فقه، آن که در معامله طرف دیگر را مغبون می کند غبن فلاناً فی البیع و الشراء... خدعه و غلبه فهو غابن و المخدوع مغبون، و غبن فلاناً: نقصه فی الثمن او غیره فهو غابن و ذاک مغبون. (اقرب الموارد). زیان کننده. (دهار)
سست در کار. سست کار. (آنندراج) ، در تداول فقه، آن که در معامله طرف دیگر را مغبون می کند غبن فلاناً فی البیع و الشراء... خدعه و غلبه فهو غابن و المخدوع مغبون، و غبن فلاناً: نقصه فی الثمن او غیره فهو غابن و ذاک مغبون. (اقرب الموارد). زیان کننده. (دهار)
یکدیگر را غبن آوردن. (زوزنی) (از ترجمان جرجانی ترتیب عادل بن علی). در زیان افگندن بعضی مر بعض را. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). یکدیگر را در زیان افکندن و به زیان یکدیگر را فریفتن و گاهی تجرید نموده بمعنی زیانکاری و زیان زده شدن و چون زیانکاری را افسوس لازم است مجازاً بمعنی افسوس خوانند. (غیاث اللغات) (آنندراج) ، زیانکاری و زیان افکندگی و افسوس. (ناظم الاطباء) : سخت تغابنی بود حور حریرسینه را لاف زنی خارپشت از صفت سمنبری. خاقانی. سفله مستغنی و سخی محتاج این تغابن زبخشش قدر است. خاقانی. بسی از خویشتن بر خویشتن زد فروخورد آن تغابن را و تن زد. نظامی. دو کس را حسرت از دل نرود و پای تغابن از گل برنیاید. (گلستان). بخندید و گفتا به صد گوسفند تغابن نباشد رهایی ز بند. (بوستان). به دندان گزید از تغابن یدین بماندش در او دیده چون فرقدین. (بوستان). بیم آنست دمادم که چو پروانه بسوزم از تغابن که تو چون شمع چرا شاهد عامی. سعدی. جای آنست که خون موج زند در دل لعل زین تغابن که خزف می شکند بازارش. حافظ
یکدیگر را غبن آوردن. (زوزنی) (از ترجمان جرجانی ترتیب عادل بن علی). در زیان افگندن بعضی مر بعض را. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). یکدیگر را در زیان افکندن و به زیان یکدیگر را فریفتن و گاهی تجرید نموده بمعنی زیانکاری و زیان زده شدن و چون زیانکاری را افسوس لازم است مجازاً بمعنی افسوس خوانند. (غیاث اللغات) (آنندراج) ، زیانکاری و زیان افکندگی و افسوس. (ناظم الاطباء) : سخت تغابنی بود حور حریرسینه را لاف زنی خارپشت از صفت سمنبری. خاقانی. سفله مستغنی و سخی محتاج این تغابن زبخشش قدر است. خاقانی. بسی از خویشتن بر خویشتن زد فروخورد آن تغابن را و تن زد. نظامی. دو کس را حسرت از دل نرود و پای تغابن از گل برنیاید. (گلستان). بخندید و گفتا به صد گوسفند تغابن نباشد رهایی ز بند. (بوستان). به دندان گزید از تغابن یدین بماندش در او دیده چون فرقدین. (بوستان). بیم آنست دمادم که چو پروانه بسوزم از تغابن که تو چون شمع چرا شاهد عامی. سعدی. جای آنست که خون موج زند در دل لعل زین تغابن که خزف می شکند بازارش. حافظ
یوم التغابن، روز قیامت است بدان جهت که اهل جنت اهل دوزخ را در زیان و غبن اندازند. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) : یوم یجمعکم لیوم الجمع ذلک یوم التغابن... (قرآن 64 / 9)
یوم الَتغابن، روز قیامت است بدان جهت که اهل جنت اهل دوزخ را در زیان و غبن اندازند. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) : یوم یجمعکم لیوم الجمع ذلک یوم التغابن... (قرآن 64 / 9)
سوره ای از سوره های قرآن. (از اقرب الموارد). سورۀ شصت و چهارم از قرآن کریم. مکیه و آن هیجده آیت است و آغاز آن: بسم... یسبح ﷲ ما فی السموات... پس از منافقین و پیش از طلاق
سوره ای از سوره های قرآن. (از اقرب الموارد). سورۀ شصت و چهارم از قرآن کریم. مکیه و آن هیجده آیت است و آغاز آن: بسم... یسبح ﷲ ما فی السموات... پس از منافقین و پیش از طلاق
فریبکار، ستمگر غابش در پارسی نیز هست و برابر است با عنب الدب تازی ازگیل، درختچه ایست از تیره خلنگها که دارای ساقه خزنده نیز می باشد این گیاه بطور وحشی در کوهستانهای ژورا و آلپ و پیرنه در ایتالیا و اسپانیا و فرانسه به فراوانی می روید. ساقه هایش استوانه یی شکل مایل به قرمز و کم و بیش خوابیده است. برگهایش متناوب و دارای دمبرگ کوتاه و پهنک برگها بیضوی و نامنظم و ضخیم و چرمی شکل است. گلهایش سفید یا کمی مایل به قرمز و به صورت دسته های 3 تا 12 تایی است. تعداد گلبرگها و کاسبرگها مساوی و هر یک 5 عددند. تعداد پرچمهایش 10 و میوه اش سته است و رنگ میوه قرمز و شکلش کروی است. برگ این گیاه علاوه بر تانن و صمغ و املاح دارای ماده ای به نام اورسون نیز می باشد و به علاوه دارای مقداری آربوتین و اریکولین است. برگ گیاه مذکور دارای اثر قابض و ضد عفونی کننده است و در بیماری های مجاری تناسلی و التهاب مثانه و عدم تحمل ادرار مصرف می شود عنب الذئب عنب الدب انگور خرس عصیر الدب غایش یارشین مردار آغاجی
فریبکار، ستمگر غابش در پارسی نیز هست و برابر است با عنب الدب تازی ازگیل، درختچه ایست از تیره خلنگها که دارای ساقه خزنده نیز می باشد این گیاه بطور وحشی در کوهستانهای ژورا و آلپ و پیرنه در ایتالیا و اسپانیا و فرانسه به فراوانی می روید. ساقه هایش استوانه یی شکل مایل به قرمز و کم و بیش خوابیده است. برگهایش متناوب و دارای دمبرگ کوتاه و پهنک برگها بیضوی و نامنظم و ضخیم و چرمی شکل است. گلهایش سفید یا کمی مایل به قرمز و به صورت دسته های 3 تا 12 تایی است. تعداد گلبرگها و کاسبرگها مساوی و هر یک 5 عددند. تعداد پرچمهایش 10 و میوه اش سته است و رنگ میوه قرمز و شکلش کروی است. برگ این گیاه علاوه بر تانن و صمغ و املاح دارای ماده ای به نام اورسون نیز می باشد و به علاوه دارای مقداری آربوتین و اریکولین است. برگ گیاه مذکور دارای اثر قابض و ضد عفونی کننده است و در بیماری های مجاری تناسلی و التهاب مثانه و عدم تحمل ادرار مصرف می شود عنب الذئب عنب الدب انگور خرس عصیر الدب غایش یارشین مردار آغاجی
پارسی تازی گشته به روش قلب باغ (صادق کیا)، نیزار نپستان، نیزه دراز زمین پست و هموار، گروه مردمان، نیزه دراز، بیشه درختان انبوه و درهم پیچیده، جمع غاب غابات
پارسی تازی گشته به روش قلب باغ (صادق کیا)، نیزار نپستان، نیزه دراز زمین پست و هموار، گروه مردمان، نیزه دراز، بیشه درختان انبوه و درهم پیچیده، جمع غاب غابات