جدول جو
جدول جو

معنی عناق - جستجوی لغت در جدول جو

عناق
ستاره ای در صورت فلکی دب اکبر
تصویری از عناق
تصویر عناق
فرهنگ فارسی عمید
عناق
دست در گردن یکدیگر زدن، یکدیگر را در آغوش گرفتن، معانقه
تصویری از عناق
تصویر عناق
فرهنگ فارسی عمید
عناق
نومیدی، بلا و سختی
تصویری از عناق
تصویر عناق
فرهنگ لغت هوشیار
عناق
((عِ))
یکدیگر را در آغوش گرفتن
تصویری از عناق
تصویر عناق
فرهنگ فارسی معین

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از عناقه
تصویر عناقه
نومیدی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اعناق
تصویر اعناق
جمع عنق، گردن ها جمع عنق گردنها
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اعناق
تصویر اعناق
عنق ها، گردن ها، جمع واژۀ عنق
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از اعناق
تصویر اعناق
جمع عنق، بداخلاق ها
فرهنگ فارسی معین
تصویری از عناد
تصویر عناد
دشمنی
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از عنقا
تصویر عنقا
(دخترانه)
مرغی افسانه ای، سیمرغ
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از عناب
تصویر عناب
(دخترانه)
میوه ای به رنگ قرمز که خواص درمانی فراوانی دارد
فرهنگ نامهای ایرانی
گلوبند گردن آویز، ایستار افسار گونه ای از زرفین و ریسمان که هنگام سرکشی ستور آن را کشند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از جناق
تصویر جناق
پارسی است و همان جناغ و چناغ شکستن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اناق
تصویر اناق
ندیم مقرب مصاحب، جمع ایناقان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از حناق
تصویر حناق
جمع حنق، خشم ها
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خناق
تصویر خناق
جام خبه کردن از گلو
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شناق
تصویر شناق
دراز بلند سر بند مشک از دوال، رشته، زه کمان، دراز
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از عشاق
تصویر عشاق
عاشق ها، دلباختگان، جمع واژۀ عاشق، در موسیقی گوشه ای در دستگاه نوا، آواز دشتی و بیات اصفهان، در موسیقی از الحان قدیم ایرانی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از عراق
تصویر عراق
سرتاسر کنارۀ نهر یا دریا، کرانۀ آب، در موسیقی گوشه ای در دستگاه های ماهور، نوا و راست پنج گاه و آواز افشاری از ملحقات دستگاه شور، در موسیقی از شعبه های بیست و چهارگانۀ موسیقی ایرانی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از خناق
تصویر خناق
دیفتری، بیماری واگیرداری که باعث ایجاد عشایی کاذب در حلق و حنجره می شود، از عوارض آن گلودرد، تب، سرفه، گرفتگی صدا و در صورت وخامت، ناراحتی های قلبی، کلیوی و فلج دست و پا را موجب می شود، بادزهره، زهرباد
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از عناد
تصویر عناد
ستیزه کردن، کجروی، گمراهی، گردنکشی، لجاج، ستیزه، مرتکب خلاف و خیره سری شدن
عناد ورزیدن: ستیزه کردن، لجبازی کردن، گردن کشی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از عتاق
تصویر عتاق
آزاد شدن بنده، خارج شدن بندۀ زرخرید از قید بندگی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از عنان
تصویر عنان
لگام، دهانۀ اسب، دوال لگام که سوار به دست می گیرد
عنان با عنان رفتن: عنان با عنان رفتن یا عنان بر عنان رفتن پهلو به پهلو اسب راندن، کنایه از برابر بودن، به موازارت هم راه رفتن
عنان تافتن: کنایه از برگشتن، روگردان شدن
عنان کشیدن: زمام مرکب را کشیدن و او را از حرکت بازداشتن، کنایه از بازایستادن، توقف کردن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از عناب
تصویر عناب
میوه ای بزرگ تر از سنجد و به رنگ قرمز تیره که مصرف خوراکی و دارویی دارد، شیلان، چیلان، جیلان، سیلانه، سنجد گرگان، تبرخون
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از عنقا
تصویر عنقا
سیمرغ، در افسانه ها مرغی بسیار بزرگ که در کوه قاف آشیان داشته و مظهر عزلت یا نایابی است، سیرنگ، عنقای مغرب برای مثال برو این دام بر مرغ دگر نه / که عنقا را بلند است آشیانه (حافظ - ۸۵۲)
در موسیقی سازی زهی با گردن دراز که امروزه از میان رفته است، در موسیقی سازی بادی که امروزه از میان رفته است
سختی، بلا
عنقای مغرب: سیمرغ، برای مثال کس نیاید به عشق بر پیروز / عشق عنقای مغرب است امروز (سنائی۱ - ۳۳۴)
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از عراق
تصویر عراق
کرانه آب
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از عتاق
تصویر عتاق
آزادگشتن: بردگان و کنیزان مرغان شکاری می کهنه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از عشاق
تصویر عشاق
جمع عاشق، مردمان عاشق و عاشقها، شیفتگان و دوست داران معشوق
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از علاق
تصویر علاق
ستور خور، ناشتاشکن نظر و نگاه، دوستی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از عقاق
تصویر عقاق
آب تلخ بار ماده ستور
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از عماق
تصویر عماق
جمع عمیقه، دورتک ها گود ها
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از عنیق
تصویر عنیق
دست به گردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از عنوق
تصویر عنوق
جمع عناق، بزغالگان ماده
فرهنگ لغت هوشیار
مونث اعنق زن دراز گردن، سیمرغ، عقل وهم عقل فعال، آهنگی است از موسیقی قدیم، نام سازی است که گردنی دراز دارد. سیمرغ، مرغ افسانه ای
فرهنگ لغت هوشیار
معارضه کردن، شریک بودن دو کس در مال، بخصوص نه در سایر اموال، دهانه اسب، لگام
فرهنگ لغت هوشیار